عنوان طرح:
بررسي تجارب مديريت كاهش تقاضاي سوءمصرف مواد طي دو دهة اخير (1380-1358)
(وقايعنگاري مديريت مبارزه با اعتياد)
سعيد مدني
1383
مقدمه
به منظور تدوين تجارب مديريت كاهش تقاضاي سوءمصرف مواد در فاصلة سالهاي 1358 تا 1380 تلاش شد تا براساس اسناد و مدارك موجود خصوصاًروزنامه هاي منتشره در اين دورة زماني، اخبار مهم و كليدي استخراج و برمبناي آن وقايع مربوطه فهرست شوند، از اين رو با مرور آرشيو روزنامه هاي اطلاعات، كيهان و جمهوري اسلامي كه در كل دورة زماني مطالعه منتشر شده اند و همچنين بررسي روزنامه هاي ميزان، انقلاب اسلامي و ايران كه دو مورد اول تنها در سه سال اول مطالعه به چاپ رسيده اند و روزنامة ايران كه از سال 1372به بعد منتشر شد، اخبار مهم استخراج و سپس در اين مجلد تنظيم شدند. در اين مجلد روؤس و سرفصلهاي مهم تاريخچة اعتياد و مواد مخدر تحت عنوان «اعتياد: پيش از پيروزي انقلاب» ارائه شده است. بنابراين مجموعة حاضر عمدتاً با تأكيد بر وقايع مرتبط در زمينة كاهش تقاضاي سوءمصرف مواد به ذكر وقايع مرتبط با مديريت مبارزه با اعتياد پرداخته است.
بخشي از مفاهيم مورد استفاده در اين پژوهش مرتبط با اعتياد و سوءمصرف مواد و بخش ديگري از آن اساساً در حوزه علم مديريت قرار دارد. لذا تلاش ميشود در ارائه مفاهيم و تعاريف، نحوه تعامل اين دو حوزه، در پژوهش حاضر نيز روشن شود.
وضعيت سوءمصرف دستههاي مختلف مواد مخدر در نقاط مختلف دنيا نشان ميدهد كه تقريباً همة دولتها به نحوي درگير حل اين مسأله هستند. در اين فصل برنامههاي كاهش تقاضاي سوءمصرف مواد، در 13 كشور اروپايي، آمريكا و 5 كشور آسيايي بررسي ميشود. سیاستهاي كلان اين كشورها چه در عرصة كاهش عرضه و چه كاهش تقاضا به صورت اجمالي آمده است. سه زمينة اصلي كاهش تقاضا يعني پيشگيري، درمان و بازپروري و كاهش آسيب يا زيانكاهي نيز به صورت جداگانه و موردي بررسي شدهاند. از سوي ديگر روابط بينبخشي در دولتهاي درگير با مسألة مواد مخدر، روابط آنها با ديگر كشورها و روابط بينالمللي و همچنين تلاش دولتها در زمينة پژوهش و مشاركتهاي غيردولتي نيز مورد بررسي قرار گرفتهاند.
اهداف:
بررسي و جمعبندي تجارب مديريت كاهش تقاضا در فاصله سالهاي 1380-1360
روش پژوهش:
اين پژوهش از نوع مطالعات توصيفي است و بر اين اساس تلاش دارد توضيح نظام مند، عيني و دقيقي از موضوع مطالعه ارائه دهد. در عين حال پژوهش حاضر از نوع مطالعات كيفي و زمينهاي است.
رويكرد كيفي به پژوهش، در اصل توجه به توضيح، تفسير و درك اين دارد كه چگونه مردم، جهان خود را مشاهده میکنند. ديدگاه هر فرد از دنيا متفاوت میباشد و بنابراين واقعيتها چندگانه هستند.
از مهمترين ويژگيهاي پژوهش كيفي عبارتند از: استقرايي، انسانگرايي، حقايق وابسته به متن، شناسايي ذهني، پاسخ به سؤال، رويكرد زمينه تا پديدارشناسي و تحليل كلمات. اهداف عمدة پژوهشهاي كيفي توصيف پديدهها، تدوين فرضيه، درك روابط بين پديدهها و فرآيندها و نهايتاً ايجاد نظريه ميباشد. در حالي كه هدف عمدة تحقيقات كمي معمولاً آزمون تئوري يا فرضيه، نشان دادن ارتباط بين متغيرهاي انتخاب شده و از قبل تعريف شده و تعميم يافتههاي تحقيق است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات زمينهاي است. اشتراوس[1] مطرح ميكند كه نظرية زمينهاي بيش از اين كه يك روش باشد، رويكردي براي گردآوري و تحليل دادهها است. به علاوه در مورد واژههاي مربوط به نظرية زمينهاي توافق بين صاحب نظران وجود ندارد.
جامعة مورد مطالعه: از مهمترين ويژگيهاي افراد شركت كننده در پژوهشهاي كيفي خصوصاً زمينهاي عبارتند از: شركت كنندگان بايد داراي دانش مربوط به پديدة مورد پژوهش باشند. به همين دليل نمونه را نمونة هدفمند مينامند، شركت كنندگان در تحقيق بايد تمايل به شركت در پژوهش داشته باشند، شركت كنندگان بايد براي شركت در پژوهش وقت داشته باشند، ضرورت دارد كه افراد شركت كننده در پژوهش ديدگاههاي خويش را بيان كنند.
جامعة مورد مطالعه در اين پژوهش مديران عمومي فعال در زمينة كاهش تقاضا طي بيست سال اخير در مراكز ستادي سازمانهاي مسؤول مبارزه با اعتياد و سوءمصرف مواد ميباشند، به علاوه جهت تكميل اطلاعات، پژوهشگران و اساتيد فعال در زمينههاي مرتبط با كاهش تقاضا نيز شامل جامعه مورد مطالعه هستند. ضوابط ورود به مطالعه عبارت بودند از: برخورداري از سابقة فعاليت پژوهش يا مديريت اجرايي در زمينه كاهش تقاضاي مواد، علاقه مندي به موضوع مورد مطالعه و برخورداري از اعتبار علمي يا اجرايي در زمينه كاهش تقاضاي مواد.
روش جمعآوري اطلاعات: جهت جمعآوري دادههاي اين پژوهش از چند روش به قرار ذيل استفاده شد:
1- مرور منابع:
به منظور جمعآوري اطلاعات موجود منابع زير مورد بررسي قرار گرفتند:
الف-روزنامهها: 1- روزنامه اطلاعات (1380-1358). 2- روزنامه كيهان (1370-1358). 3- روزنامه جمهوري اسلامي (1380-1358). 4- روزنامه ايران (1380-1370). 5- روزنامه انقلاب اسلامي (1360-1358). 6- روزنامه ميزان (1360-1359)
ب-كتابهاي منتشر شده
ج-مقالات منتشر شده
د-پايان نامههاي كارشناسي ارشد و دكتري
هـ-گزارشهاي تحقيقاتي و پژوهشي
و-اسناد حقوقي در قوانين و مقررات رسمي كشور
ز-بايگاني سازمآنها و دستگاههاي ذيربط
2- مصاحبه عميق نيمه ساختار يافته
از اين روش براي جمعآوري اطلاعات افراد صاحبنظر و متخصص، مديران و مسؤولان رسمي استفاده ميشود. با استفاده از اين روش نظرات برخي از مديران كاهش تقاضا در ادوار مختلف و پژوهشگران و صاحبنظران در زمينة موضوع پژوهش گردآوري و تحليل شد. كليه مصاحبهها ابتدا بر روي نوار كاست ضبط و سپس استخراج و اصلاح گرديد.
تجزيه و تحليل دادهها:
در اين مطالعه پس از استخراج اطلاعات و فيشبرداري منابع و همچنين تحليل محتواي مصاحبههاي عميق تلاش شد با ادغام يافتههاي حاصل از روش اول (بررسي منابع) و روش دوم (مصاحبههاي عميق) گزارش نهايي تنظيم شود. در اين روش نتايج بر اساس معناي گروه كلمات و نه بر پاية مفهوم دستوري و يا تعدادي كلمات تنظيمات شدند. بنابراين پيام اصلي گويندگان يا مؤلفان در قالب محورهاي مصاحبه و همچنين در حوزههاي مطالعه خصوصاً پيشگيري، درمان و بازپروري و كاهش عوارض استخراج و جمع بندي شدند.
1-كدگذاري و طبقهبندي اطلاعات
به منظور تجزيه و تحليل دادهها و خصوصاً فيشها و اسناد و مدارك استخراج شده، كلية اطلاعات در 9 گروه به قرار ذيل كدگذاري و طبقهبندي شدند.
· مديريت مبارزه با اعتياد (با تأكيد بر كاهش عرضه)
· مديريت كاهش تقاضا
· مديريت پيشگيري
· مديريت درمان و بازپروري
· مديريت زيانكاهي (كاهش آسيب)
· مديريت روابط بينبخشي
· مديريت روابط بينالمللي
· مديريت مشاركت و سازمانهاي غيردولتي
· مديريت نشر و پژوهش
سپس اطلاعات مربوط به موضوعات نه گانه فوق در پنج دوره زماني به قرار ذيل تقسيم شدند:
1- پيش از پيروزي انقلاب
2- دورة اول پس از انقلاب: از 1357 تا 1359
3- دورة دوم پس از انقلاب: از 1360 تا 1367
4- دورة سوم پس از انقلاب: از 1368 تا 1372
5- دورة چهارم پس از انقلاب: از 1373 تا 1380
به اين ترتيب كلية اطلاعات جهت تدوين گزارش نهايي در قالب طبقهبندي فوق الذكر كد گذاري شدند.
2-تحليل محتوا: در اين مطالعات به منظور تحليل روند نشر اسناد اعم از كتابها، مقالات، گزارشهاي پژوهشي و جزوات طي اَدوار مديريت اعتياد از روش تحليل محتوا استفاده شد. بر اين اساس فهرست انتشارات در زمينه اعتياد و سوءمصرف مواد كه در دو جلد كتاب از سوي ستاد مبارزه با مواد مخدر منتشر شده يا در دست انتشار بود، تحليل محتوا شدند.
بحث و نتيجه گيري:
بررسي تجارب مديريت اعتياد در ساية ارزيابي كلان از شرايط دو دهة پس از پيروزي انقلاب نشان ميدهد كه حق قديمي به مرگ رساندن يا زنده گذاشتن جاي خود را به قدرت زنده گذاشتن و يا سوق دادن به سمت مرگ داده است. «مرگ محدودة قدرت است، لحظهاي كه از قدرت ميگريزد، مرگ به مخفيترين و خصوصيترين لحظة هستي بدل ميشود.»
چنين سازوكاري را ميتوان به خوبي در بررسي فرآيند دو دهة اخير مديريت اعتياد بازيافت، تلاش براي جبران شكستها و ناكاميهاي گذشته از طريق اعمال قدرت بر حقيرترين جمعيت انسانها (معتادان) يقيناً گوشههايي از زواياي پنهان مراكز بازپروري، زندانها و جزاير متروك است.
1-ويژگيها و نقاط قوت و ضعف مديريت مبارزه با اعتياد
مجموعة نزديك به دو دهه مديريت اعتياد را پس از پيروزي انقلاب به چهاردوره با ويژگيهاي خاص ميتوان تقسيم كرد. مبناي اين تفكيك تغيير در سه زمينة مشخص بود، اول قوانين و مقررات، دوم مسائل كلان سياسي- اجتماعي و سوم جابجايي مديران ارشد.
1-1-دورة اول مديريت اعتياد (1359-1358)
دورة اول مديريت اعتياد با پيروزي انقلاب اسلامي در بهمنماه سال 1357 آغاز ميشود و با استعفاي آيتالله خلخالي از كليه مسؤولیتها در زمينة مواد مخدر در ديماه 1359 به پايان ميرسد. در اين دوره مديريت اعتياد عمدتاً تحت تأثير فضاي انقلابي كشور، تلاش كرد تا در حداقل زمان ممكن به سرعت مشكل اعتياد را به عنوان يكي از مظاهر رژيم پيشين حل كند.
2-1-دورة دوم مديريت اعتياد (1367-1360)
دورة دوم مديريت مبارزه با اعتياد با استعفاي صادق خلخالي در اواخر سال 1359 آغاز و با تصويب قانون تشديد مبارزه با مواد مخدر و تأسيس ستاد مبارزه با مواد در اواخر سال 1367 به پايان ميرسد. در اين دوره مديريت اعتياد تحت تأثير عوامل مهمي هم چون وقوع جنگ و تنشهاي سياسي داخلي قرار داشت و تلاش عمده آن معطوف به پاك كردن سطوح شهرها از انبوه معتادان خياباني بود. در اين دوره، بسياري از ويژگيهاي دورة اول از قبيل حاكميت رويكرد مبتني بر كاهش عرضه و به حاشيه رفتن نگرش كاهش تقاضا ادامه يافت.
3-1-دورة سوم مديريت اعتياد (1372-1367)
دورة سوم مديريت مبارزه با اعتياد، با تصويب قانون مبارزه با مواد مخدر در سال 1367 توسط مجمع تشخيص مصلحت نظام شروع شد. در واقع تصويب قانون جديد، نقطه عطفي در روند فعاليتهاي گذشتة مبارزه با مواد مخدر بود. تصويب قانون جديد همة شئون مبارزه با مواد مخدر از جمله فعاليتهاي پيشگيري، درمان و بازپروري، پژوهش و نيز فعاليت هاي بينالمللي را تحت تأثير قرار داد و از اين رو، تصويب قانون جديد يكي از مهمترين رويدادهاي مديريت اعتياد به شمار ميآيد.
4-1-دوره چهارم مديريت اعتياد (1380-1372)
دورة چهارم مديريت اعتياد، با انتشار اخبار گسترده مبني بر شيوع و بروز انفجاري اعتياد آغاز و با تغيير مديريت ستاد مبارزه با مواد مخدر ادامه يافت. به همين سبب، مديريت قبلي به تدريج از حوزة فعاليت در زمينة مواد مخدر فاصله گرفت و به تدريج جاي خود را به افراد جديدي داد كه از رويكردي نسبتاً نو و در عين حال كمتر خشن برخوردار بودند. اين مرحله با شروع برنامه دوم توسعه همزمان شد و لذا تا حدودي تحت تأثير تلاش عمومي مديريت كشور به فعاليتهاي برنامهريزي شده متمايل بود.
2-نقاط قوت و ضعف مديريت كاهش تقاضا در زمينه پيشگيري
اگرچه در دورة اول هم در قوانين مصوب و هم در اظهارات مديران مبارزه با اعتياد لفظ پيشگيري، بكار رفته اما هرگز درك روشن و برداشت علمي از پيشگيري وجود نداشت. ضمن آن كه هرگز همين اظهارات منجر به تدوين برنامه عمل مشخص در زمينة پيشگيري نشد و مثل ساير فعاليتها در حوزة كاهش تقاضا به برخي فعاليتهاي پراكنده و غيرمرتبط خلاصه شد.
در دورة دوم، مديريت كاهش تقاضا كاملاً مشابه دورة اول درك روشني از مفهوم پيشگيري نداشت و اگر چه در بين اظهارات مسؤولان ضرورت انجام اقداماتي براي ممانعت از ورود افراد جديد به خيل عظيم معتادان مطرح شد، اما هرگز برنامه يا اقدام قابل توجهي در اين زمينه صورت نگرفت.
در دورة سوم نيز جهتگيري اساسي بر رويكرد كاهش عرضه مواد مخدر استوار بود و برنامههاي كاهش تقاضا هنوز جايگاه واقعي خود را نداشت و لذا فعاليتهاي پيشگيرانه نيز كه يكي از وجوه بنيادي رويكرد كاهش تقاضاست، آن چنان كه بايد مورد توجه قرار نگرفت. از سوي ديگر، قانون جديد مبارزه با مواد مخدر هم ضمن توجه جدي به برنامههاي كاهش عرضة مواد مخدر و مجازات مرتكبان به مسألة پيشگيري و تبعات اجتماعي اعتياد بيتوجه بود، لذا تصويب اين قانون موجب شد كه همچنان رويكرد پيشگيري در ذهن و عمل مسؤولان مغفول بماند و يا حتي در مواردي (حداقل در بُعد نظري) بيش از دورة دوم مورد غفلت واقع شود.
دورة چهارم مديريت كاهش تقاضا: در اين دوره با تشديد فعاليت برخي دستگاههاي مسؤول پيشگيري از جمله معاونت امور فرهنگي و پيشگيري سازمان بهزيستي، حجم فعاليتهاي اختصاص داده شده به برنامههاي كاهش تقاضا افزايش قابل توجهي يافت و در برخي استانهاي كشور از جمله كرمانشاه طرحهاي متعدد به اجرا در آمد. در همين دوره تأكيد بر ادبيات پيشگيرانه و ضرورت انجام اقداماتي به منظور افزايش آگاهي عمومي و آموزش به مردم از طريق وسايل ارتباط جمعي، مدارس و مساجد در اظهارات مديران كشور به سرعت گسترش يافت. در عين حال در اين دوره نيز شاهد فقر علمي قابل توجهي در زمينه پيشگيري هستيم.
3-نقاط قوت و ضعف مديريت كاهش تقاضا در زمينة درمان
پس از پيروزي انقلاب تمايل زيادي براي درمان و بازپروري معتادان وجود داشت. مديريت پس از انقلاب در پي آن بود تا مظاهر رژيم پيشين را از صحنه جامعه به سرعت محو كند، به اين منظور فعاليتهاي قابل توجهي در دستور كار آنها قرار گرفت. از اين گذشته گروههاي خودجوش مردمي و مؤسسات غيردولتي نيز تحرك مناسبي را براي درمان معتادان آغاز كردند. ذيلاً نقاط قوت و ضعف اين اقدامات را مورد بررسي قرار ميدهيم.
فعاليتهاي درماني در دورة دوم تقريباً متوقف شد و وزارت بهداري با استناد به قانون «تشديد مجازات مرتكبين مواد مخدر» و پايان مهلت اقدام براي درمان معتادان، هر گونه مداخله در امر درمان را مغاير با قانون تشخيص داد و حتي در مواردي مسؤولان ذيربط در اظهارات خود تأكيد كردند برنامههاي درماني بيثمر و معتاد غيرقابل درمان است. علاوه بر آن در دورة مورد بحث برنامههاي بازپروري نيز بيشتر بر جمعآوري معتادان و نگهداري آنها در اردوگاهها متمركز بود.
فعاليتهاي درماني در دورة سوم مشابه دوره پيش از آن از ركود جدي برخوردار بود، به نحوي كه حتي مسؤولان وزارت بهداشت و درمان نيز ضرورت هرگونه برنامههاي درماني را نفي ميكردند و يا اين گونه اقدامات را بيفايده و حتي خلاف قانون ميدانستند. علاوه بر اين مراكز بازپروري نيز اساساً كاركرد مورد انتظار را نداشتند و تنها به مراكزي براي نگهداري معتادان بازداشت شده يا مجرم تبديل شده بودند. نكتة حائز اهميت آن بود كه به دليل غلبة استراتژي كاهش عرضه و تشديد برخوردهاي جرمانگارانه، حجم افراد بازداشت شده به جرم اعتياد، بسيار بيشتر از گنجايش و ظرفيت زندانها و مراكز بازپروري بود، به همين دليل مراكز بازپروري اساساً امكان ارائة خدمات حداقلي به معتادان را نيز نداشتند. از اين رو به تدريج طرحهاي جديدي براي افزايش مراكز نگهداري مطرح شد، از جمله طرح اعزام معتادان به جزيره مجدداً در دستور كار مديريت مبارزه با اعتياد قرار گرفت.
در دورة چهارم مديريت اعتياد هنوز دانش در زمينة درمان و بازپروري معتادان بسيار ناكافي و به دليل فرصتهاي از دست رفته در ادوار پيشين تجربه دربارة روشهاي مختلف درمان نيز به شدت محدود بود. در حالي كه روشهايي از جمله توزيع كوپن ترياك سابقهاي يك صد ساله در كشورهاي اروپايي و توسعه يافته داشت، در كشور ما حدود 30 سال پيش اين روش آزموده شده بود و اكنون پس از سه دهه مجدداً توسط برخي مديران به عنوان دستور كار جديد مطرح ميشد، يا در حالي كه از دهه 20 ميلادي يعني حدود 70-80 سال پيش بستري اجباري و به زندان بردن معتادان و يا تلنبار كردن آنها در مراكز بازپروري تجربه و عدم موفقيت آن اعلام شده بود، اين تجربه كه در دهة 1360 آزمون شده بود، هنوز حامياني داشت. تنها در اواسط دورة چهارم مديريت اعتياد و از سالهاي 76-1375 به تدريج سرود ناكامي مراكز بازپروري و تجربة شكست آنها نواخته شد، و اين در حالي بود كه تقريباً نيم قرن پيش اين روش در كشورهاي پيشرفته منسوخ شده بود.
4-نقاط قوت و ضعف مديريت كاهش تقاضا در زمينة كاهش زيان
بديهي است كه در دورة اول مديريت اعتياد، نه تنها در ايران بلكه حتي در بسياري كشورهاي توسعه يافته نيز اقدامات كاهش زيان به مفهوم امروزي آن در دستور كار مديريت مبارزه با اعتياد نبود. از اين رو آن چه پس از اين به عنوان اقدامات در زمينه زيانكاهي مورد بحث قرار ميگيرد، عمدتاً مفهوم عام اين اصطلاح را يعني هرگونه تلاشي به منظور كاهش آثار ثانويه و ثالثيه ناشي از سوءمصرف مواد، مورد توجه قرار ميدهد. در دورة اول مديريت اعتياد اقدامات در زمينه زيانكاهي بسيار محدود بود. در دورة دوم به تدريج آثار سوء ناشي از بازداشت گستردة معتادان و همين طور پيامدهاي اعدام قاچاقچيان بر خانوادههاي آنان مورد توجه قرار گرفت و ضرورت پيشبيني اقداماتي براي جلوگيري و كنترل اين آثار سوء مطرح شد. لذا مجموعة اقدامات مرتبط با كاهش زيان در اين چارچوب معنی و مفهوم دارد.
با توجه به ركورد برنامههاي درماني در دورة سوم طبيعتاً برنامههاي زيانكاهي نيز اساساً مورد توجه نبودند. اگرچه در قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب مجمع تشخيص مصلحت در سال 1367، تمهيداتي به منظور اقدامات پس از درمان معتادان پيشبيني شده و يا حمايت از خانوادهها هنگام بازداشت آنان مطرح شده بود، اما اساساً شواهدي دال بر توجه به برنامههاي كاهش آسيب در دورة مورد بررسي ملاحظه نميشود.
در دورة چهارم با توجه به تقويت رويكرد كاهش تقاضا و خصوصاً تأكيد بر گسترش برنامههاي درمان و بازپروري، برنامههاي كاهش آسيب و زيانكاهي نيز به تدريج مطرح شدند. اگرچه به دليل اهميت بحث درمان، برنامههاي زيانكاهي تا مدتها در سايه برنامههاي كاهش تقاضا قرار گرفتند، در عين حال اين مسأله موجب شد رويكرد منفي نسبت به برنامههاي زيانكاهي به تدريج اصلاح شوند و ضرورت اقدامات در اين زمينه مطرح گردد. از سوي ديگر تغيير الگوي روش مصرف از روشهاي غيرتزريقي به روشهاي تزريقي باعث گسترش بيماريهاي عفوني خصوصاً ايدز و هپاتيت شد كه باز هم موجب شد تا به ضرورت تشديد فعاليتهاي كاهش آسيب توجه جديتر شود. در هر حال روند طرح و اجراي برنامههاي كاهش آسيب چندان هم هموار نبود و به سرعت صفبندي جديد موافقان و مخالفان برنامههاي زيانكاهي را در گروه مديران مبارزه با اعتياد ايجاد كرد.
5-نقاط قوت و ضعف مديريت كاهش تقاضا در زمينة روابط بينبخشي
شرايط آشفته و در هم ريخته سالهاي اوليه پس از پيروزي انقلاب، بوروكراسي فروريخته نظام پيشين و تأسيس نهادهاي انقلابي جديد در سالهاي اوليه انقلاب شرايط مساعدي را براي بهبود و تقويت روابط بين بخشي فراهم نياورد، لذا در دورة مورد بحث اگرچه اقدامات مثبتي در جهت هماهنگي دستگاههاي دولتي فعال در زمينه اعتياد فراهم آمد، اما در عين حال شاهد تعارضات جدي دستگاههاي موجود نيز هستيم، اين مسأله با تشديد رقابتهاي سياسي نيروهاي انقلاب وضع را به مراتب دشوارتر كرد.
نابساماني در روابط بين بخشي يكي از مهمترين ويژگيهاي دورة دوم مديريت اعتياد است. اين امر منجر به اختلاط جدي مديريت كاهش عرضه و تقاضا شد و اساساً امكان هر گونه هماهنگي را با دشواري جدي مواجه ساخت. همين شرايط موجب شد تا موج تلاشها در پايان دورة دوم منجر به تمركز جدي فعاليتها در ستاد مبارزه با مواد مخدر به عنوان مرجع هماهنگي فعاليتها گردد.
در دورة سوم با ارائه چارچوب نسبتاً دقيقي براي همكاريهاي بينبخشي در قانون «مبارزه با مواد مخدر» مصوب مجمع در سال 1367 زمينه مساعدي براي تقويت همكاريها فراهم شد. تشكيل ستاد مبارزه با مواد مخدر به عنوان مرجع برنامههاي مبارزه با اعتياد در واقع زمينه تجميع تشكيلاتي دستگاهها را فراهم آورد، اما اجراي اين تكليف قانوني با توجه به مقاومت مديريت دستگاهها و رقابتهاي سازماني بسيار دشوار بود و تا سالها نتوانست اهداف پيشبيني شده را محقق سازد.
در آغاز دورة چهارم مديريت اعتياد هنوز ساز و كار ارتباطات سازمانهاي فعال در مبارزه با اعتياد از سامان قابل قبولي برخوردار نبود. قوانين موجود و آئيننامه داخلي ستاد كه به هر يك از اعضاي رسمي ستاد حق يك رأي را عطا كرده بود به تفاوت نقش جايگاه سازمانها توجه نداشت و به همين دليل تعارضات بين دستگاههاي موجود از يك سو و ستاد و دستگاههاي ديگر از سوي ديگر را دامن ميزد. حد و مرز وظايف نيز مشخص نبود، در اين زمينه خصوصاً حوزة كاركرد دستگاههاي فعال در برنامههاي كاهش عرضه و تقاضا اختلاف فراوان داشت. اين وضعيت موجب شد تا ضرورت وجودي ستاد به عنوان هماهنگ كننده دستگاهها بسيار كم رنگ شود و عملاً هر دستگاه يا نهادي به عنوان جزيرهاي مستقل به كار بپردازد. اگرچه در پايان دورة چهارم تا حدود زيادي اين وضعيت تعديل شد، اما ساختار ستاد و روابط بينبخشي نتوانست امكان شكلگيري جنبش اجتماعي مبارزه با اعتياد را هضم كند و يا آثاري از همكاري فرابخشي را به نمايش گذارد.
6-نقاط قوت و ضعف مديريت كاهش تقاضا در زمينة روابط بينالمللي
در فاصلة سالهاي 1359-1358 شواهدي دال بر ايجاد روابط بينالمللي به منظور همكاري در زمينه مبارزه با اعتياد به دست نيامد. در واقع با توجه به اين كه يكي از مهمترين پيشفرضهاي مديريت اعتياد پس از انقلاب، نقش بلاترديد عوامل بيگانه در افزايش شيوع مصرف مواد مخدر در ايران بود، بديهي است هرگونه اقدامي به منظور برقراري روابط بينالمللي، بيهوده و حتي خطا به شمار ميرفت. از اين گذشته فضاي سياسي– اجتماعي پس از پيروزي انقلاب نيز امكان هرگونه تحركي را در اين زمينه منتفي ميساخت.
از اوايل سال 1360 به تدريج زمينهايي براي تعامل بينالمللي مديريت مبارزه با اعتياد با ديگر كشورها ايجاد شد. اگرچه اين روابط تحت تأثير استراتژي حاكم بر مديريت مبارزه با اعتياد در سطح جهاني عمدتاً بر حوزه كاهش عرضه متمركز بود، اما به تدريج زمينههايي براي همكاري و تبادل نظر در زمينه درمان نيز پديد آمد.
با پايان جنگ در آغاز دورة سوم اعتياد، تمايل مديريت كلان كشور به بهبود روابط با ديگر كشورها و گسترش روابط بينالمللي افزايش يافت. اين امر تأثير مشخصي بر سياست هاي مديريت مبارزه با اعتياد گذاشت، اگرچه، هرگز به معناي آن نبود كه گفتمان اصلي مديریت مذكور نسبت به نقش منفي عوامل فراسوي مرزها تغيير كرده باشد. تحت تأثير همين رويكرد همكاريهاي بينالمللي متضمن شكل و محتواي خاصي بود. به عبارتي وجه غالب آن در چارچوب برنامههاي كاهش عرضه تعريف و عمدتاً به نشستها و سمينارهاي رسمي محدود شد.
همچنان كه پيش از اين آمد، در اواخر دورة سوم مديريت مبارزه با اعتياد به تدريج روابط بينالمللي در زمينة برنامههاي مبارزه با اعتياد گسترش يافت و مديران توجه بيشتري به ضرورت تقويت تعاملات بينالمللي كردند. اين روند در دوره چهارم با جديت بيشتري ادامه يافت كه حاصل آن تشكيل كميسیون منطقهاي و بينالمللي با مسؤولیت وزارت امور خارجه ايران و با حضور كارشناسان ديگر دستگاهها بود. اگرچه در دستور كار و شرح وظايف كميسيون مذكور سوگيري مشخصي به سمت يكي از دو حوزه برنامههاي كاهش عرضه يا تقاضا نبود، اما به دليل تسلط مباحث كاهش عرضه حتي در دورة چهارم مديريت مبارزه با اعتياد هم حجم قابل توجهي از فعاليتها و روابط بينالمللي به برنامههاي كاهش عرضه اختصاص داشت. در عين حال به طور انكارناپذيري در دورة چهارم حجم فعاليتهاي اختصاص داده شده در روابط بينالمللي به برنامههاي کاهش تقاضا بيش از ادوار قبلي بود.
7-نقاط قوت و ضعف مديريت كاهش تقاضا در زمينه پژوهش و نشر
در فاصلة سالهاي 1359-1358 فضاي ملتهب و بحراني پس از پيروزي انقلاب، هم در فضاي عمومي كشور و هم در دانشگاهها و مراكز پژوهشي امكان هرگونه برنامهريزي و سياستگذاري در حوزههاي پژوهشي را منتفي كرد. اغلب اظهار نظرها دربارة اعتياد نيز عمدتاً متأثر از يافتههاي پژوهشي پيش از انقلاب و يا حدس و گمآنهاي عاميآنه اي بود كه اتفاقاً بسيار مورد توجه قرار ميگرفت. شايد مهمترين نكته در اين دوره اشاعة اطلاعات و فضاي باز بحث و گفتگو دربارة اعتياد بود كه امكان فهم بهتر و دقيقتر وضعيت موجود را فراهم ميكرد.
در فاصلة سالهاي 1367-1360، به دليل مدت طولاني تعطيل شدن دانشگاهها و همچنين عدم تمايل يا احساس نياز مديريت اعتياد به پژوهش، فعاليتهاي تحقيقاتي در وضعيت نامطلوب قرار داشت، در عين حال به تدريج با بروز آثار عدم موفقيت فعاليتهاي انجام شده، ضرورت فعاليتهاي پژوهش بيش از گذشته نمودار شد و به همين سبب گامهاي مثبتي در اين زمينه برداشته شد. در هر حال همان طور كه از نتايج پژوهشها و اظهارات سخنرانان در سمينارهاي پژوهشي برگزار شده در اين دوره ميتوان استنباط كرد در پي تجربيات حاصله، نگاه عميقتر و جديتري به پديده اعتياد به وجود آمد و رويكرد سادهانگارانه كم رنگ شد.
از سوي ديگر شرايط جنگي حاكم بر كشور، تعطيلي دانشگاهها و فضاي بحراني پس از انقلاب در اوايل دورة دوم مديريت مبارزه با اعتياد، زمينة مناسبي براي فعاليتهاي پژوهشي نبود. ارزيابي سادهانگارانه از پديدة اعتياد و علل گرايش به آن و تأكيد بيش از حد بر برنامههاي كاهش عرضه نيز وضعيت به مراتب وخيمتري را پديد آورد.
با توجه به غلبه استراتژي كاهش عرضه در دورة سوم مديريت اعتياد، مسؤولان ذيربط علاقهاي به برنامههاي پژوهشي نداشتند، زیرا از ديدگاه آنان موضوع مهمي براي پژوهش وجود نداشت. دستگيري و مجازات معتادان و بستن راههاي عرضة مواد موضوعي كاملاً روشن بود كه تنها نياز به مردان عمل داشت. از اين رو علیرغم برخي اقدامات ناچيز در زمينة پژوهش، فعاليتها عمدتاً متوجه نشر بود. در عين حال طرح برخي سؤالات جديد هم زمينة مناسبي براي تقويت مطالعات فراهم كرد، از جمله سؤال دربارة تعداد معتادان، روند شيوع آن و همين طور علل آن به تدريج راه را براي فعاليتهاي پژوهشي هموار كرد. از مشكلات عمده در اين دوره رابطة بين پژوهشگران و مديران بود. پژوهشگران در مطالعات خود پاسخگوي مسائل مديران نبودند و مديران نيز با بيتفاوتي و بعضاً مشكوك نتايج مطالعات را وارسي ميكردند.
اگرچه در آغاز دورة چهارم هنوز مديريت پژوهش از كاستيهاي دوره پيشين رنج ميبرد و جايگاه مشخصي براي آن تعريف نشده بود، اما در عين حال زمينههاي مناسبي براي بهبود كيفي و كمي پژوهش فراهم شده بود. در سالهاي اول هنوز متخصصان پژوهشهاي اجتماعي به دليل محدوديتها كمتر تمايل به مطالعه در زمينة اعتياد داشتند، بودجه مشخص براي برنامههاي پژوهشي وجود نداشت و اطلاعات در زمينة اعتياد و سوءمصرف به سختي در دسترس پژوهشگران قرار میگرفت. به تدريج موانع فوق از پيش پا برداشته شد و اگرچه مديران مبارزه با اعتياد چندان اعتمادي به نتايج پژوهشها نداشتند و با شك و ظن فعاليتهاي تحقيقاتي را پيگيري ميكردند، اما احساس نياز به دانش بيشتر براي اقدامات مؤثرتر فضاي مناسبتري را براي پژوهش ايجاد كرد. علیرغم اين ميتوان بر اين امر تأكيد كرد كه روابط ملوك الطوايفي در حوزة پژوهش هم چنان تا سالهاي پاياني دورة چهارم مانع رشد لازم برنامههاي تحقيقاتي شد.
8-نقاط قوت و ضعف مديريت كاهش تقاضا در زمينة مشاركت
در سالهاي اول پس از پيروزي انقلاب اگر چه هنوز الگوهاي مدرن مشاركت در برنامههاي مبارزه با اعتياد مثل ساير حوزهها ناشناخته بود و مديريت مبارزه با اعتياد رويكرد روشني نسبت به اين موضوع نداشت، اما به لحاظ فضاي پرانگيزهاي كه در جريان تحول انقلابي ايجاد شده بود و تحت تأثير جنبش اجتماعي جاري و ساري، افراد به اشكال گوناگون فردي و جمعي، در قالبهاي سنتي و بعضاً سامان داده شده و متشكل تلاش ميكردند به هر نحو ممكن در زمينه درمان، پيشگيري و بازپروري معتادان و حتي برنامههاي كاهش عرضه مواد مشاركت نمايند.
در دورة دوم مديريت مبارزه با اعتياد هنوز درك روشن و مشخصي از روشهاي مشاركت مردم در برنامههاي كاهش تقاضا وجود نداشت. به همين دليل اگرچه مديريت مبارزه با اعتياد ضرورت حضور فعال مردم را در امور اجتماعي مورد تأييد قرار ميداد، اما در عين حال الگو يا برنامه مشخصي براي آن نداشت.
در دورة سوم مديريت مبارزه با اعتياد در مقايسه با دو دورة پيشين به ضرورت جلب مشاركت مردم در برنامهها توجه بيشتري شد. تشكيل گروه معتادان گمنام و كاركرد آنها چشمانداز جديدي در برابر مديريت كاهش تقاضا گشود. در اين دوره به تدريج ادبيات معطوف به مشاركت مردمي در فعاليتهاي اجتماعي گسترش يافت، اما مشكل اساسي آن بود كه مديريت مبارزه با اعتياد تصور ميكرد بخش عمده تلاشها براي جلب مشاركت بايد متوجه برنامههاي كاهش عرضه مخصوصاً در امور اطلاعاتي و امنيتي شود. علیرغم اين در پايان دوره ضرورت تقويت تشكلهاي مردمي فعال در برنامههاي كاهش تقاضا در دستور كار مديريت اعتياد قرار گرفت.
بيشك در فاصلة سالهاي 1373 تا 1380 مشاركت و فعاليت سازمانهاي غيردولتي در برنامههاي كاهش تقاضا به ميزان قابل توجهي گسترش يافت، اما مشكل اساسي برنامههاي مشاركت جويانه از يك سو مداخله بيش از حد مراجع دولتي در كنترل و هدايت بخش غيردولتي و از سوي ديگر سازمان نايافتگي اقدامات فوق الذكر بود. علیرغم اين تعداد سازمان هاي غيردولتي كه علاقه مند به اجراي برنامههاي كاهش تقاضا بودند فزوني يافت و به تدريج هويت مستقل آنها تقويت شد. از جمله دلايل اين وضعيت پذيرش مشروط معتاد به عنوان بيمار و نه مجرم بود، كه زمينههاي مساعد قانوني را براي سازمانهاي غيردولتي فراهم كرد. يكي از برجستهترين ويژگيهاي سازمانهاي غيردولتي فعال توجه به همه ابعاد برنامههاي كاهش تقاضا مثل پيشگيري، درمان، بازپروري و خصوصاً كاهش آسيب يا زيانكاهي بود.
انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی آبی دشوار بینی تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس:
تغییر نوع موس:
تغییر رنگ ها:
رنگ اصلی:
رنگ دوم:
رنگ سوم: