عنوان طرح:
بررسي وضعيت سلامت بيماران مبتلا به سوءمصرف مواد مخدر قبل و بعد از درمان
محمود توكلي
1384
مقدمه
سوءمصرف مواد مخدر پديدهاي است كه بشر تقريباً در تمام جوامع و در اغلب زمآنها به نوعي درگير آن بوده است. صرف نظر از نوع ماده مورد استفاده، آن چه در مورد اين پديده ، مهم و در اغلب اجتماعات انساني مشترك به نظر ميرسد، پيامدهاي جسماني، رواني و اجتماعي آن است كه تا حدود زيادي با پيامدهاي منتسب به اكثر بيماريها متفاوت به نظر ميرسد. در بُعد جسماني اختلال در كاركرد فيزيولوژيك بدن بر اثر تأثير مستقيم مواد، زمينه سازي براي بروز انواع بيماريهاي خطرناك نظير سرطان، آسم، برونشيت و … ، افزايش ميزان خطرپذيري فرد هنگام قرار گرفتن در موقعيتهاي خطرناك (حوادث و سوانح و …)، افزايش خطر ابتلاء به بيماريهايي نظير ايدز و هپاتيت در شكلهاي خاص سوءمصرف مواد (تزريق)؛ در بُعد رواني اختلال در تعادل رواني و شناختي و در بُعد اجتماعي بروز ناهنجاريهاي رفتاري و اجتماعي در دو سطح عملكردها و روابط خانوادگي، شغلي و بروز آسيبهاي اجتماعي و جرائم از پيامدهاي اين پديده به شمار ميرود. همچنين براساس شرايط فرهنگي و اجتماعي برخي اختلالات اجتماعي نظير انزوا نيز از پيامدهاي سوءمصرف مواد مخدر محسوب ميشوند. بنابراين عواقب ناشي از اين پديده آن چنان وسيع و گسترده و از نظر ميزان تأثير عميق و مزمن به نظر ميرسد كه با پيامدهاي بسياري از بيماريها و رفتارهاي مخاطره آميز قابل مقايسه نيست.
از آن جا كه پديده اعتياد از نظر تعداد، ميزان رشد و گروه سني جمعيت درگير ، بخش قابل توجه و مهمي از جمعيت كشور را تحت تأثير خود قرار داده است، از اين رو بررسي پيامدهاي ناشي از آن بر سلامتي معتادان ، علاوه بر خود آنها، بر سلامتي كل جامعه نيز تأثيرگذار خواهد بود.
سلامت يكي از بنيانه اي اصلي زندگي انسان و شرط ضروري ايفاي نقشهاي اجتماعي وي به شمار ميرود و انسانها به ويژه گروههايي كه سلامتي آنها به نوعي در معرض خطر قرار دارد در صورتي ميتوانند به فعاليتهاي فردي و جمعي خود به نحو مطلوب ادامه دهند كه خود را سالم احساس كنند و در عين حال جامعه نيز آنها را سالم بداند.
به طور كلي افراد جامعه هر يك تصوري درست يا نادرست از سلامتي خويش دارند، اما در سطح اجتماعي ارزيابي ميزان سلامت يك جمعيت به آساني ارزيابيهاي فردي مبتني بر تصور افراد و يا معيارهاي پزشكي نيست. چنين كاري نيازمند انجام تحقيقات و پژوهشهاي جامعي است كه بدون نياز به معاينات باليني و روشهاي فيزيولوژيكي بتوانند ابعاد مختلف سلامتي گروههاي هدف را مورد بررسي قرار دهند.
از سوي ديگر هر چند سنجش سطح سلامت با معيارهاي موجود پزشكي به لحاظ روش شناختي امري آسان و در عين حال زمانبر و هزينهزاست اما در سطح اجتماعي و با استفاده از معيارهاي چندگانه و جامعنگر ، به دليل وجود رابطه با شرايط و واقعيتهاي اجتماعي (كه خود موجب تعدد و گاه تفاوت تعاريف ارائه شده از مفهوم سلامت ميگردد) از پيچيدگي خاصي برخوردار است، در عين حال پيچيدگي ياد شده نبايد مانع تلاش در جهت مشخص ساختن وضعيت سلامتي افراد و گروههاي اجتماعي و تأثير عوامل محيطي بر آن گردد، زيرا شناخت مجموعه متغيرهاي مستقل و وابسته در اين مسير ميتواند گامي مؤثر در برنامهريزيهاي بهداشتي و درماني به ويژه براي گروههاي در معرض تهديد باشد.
در كشور ما كه داعيه گام برداشتن در مسير توسعه را دارد، ارتقاء وضع سلامت مردم جايگاه ويژهاي را در برنامهريزي سازمانهاي ذيربط به خود اختصاص داده است و اين در حالي است كه تلاش عملي قابل توجهي براي شناخت وضع موجود در سطح كل جامعه و نيز در سطح گروههاي آسيبپذير كه به جهت عوامل مختلف، سلامتي آنها دچار اختلال و آسيب جدي شده، انجام نگرفته است، بنابراين به نظر ميرسد گام نهادن در اين مسير در شرايط كنوني ضرورتي مضاعف يافته و از جهات زير اهميت داشته باشد:
الف- مطالعة وضع سلامتي افراد جامعه در يك سطح محدود ميتواند به آشكار شدن مسائل نظري و روش شناختي موضوع كمك نموده و موجب فراهم آمدن ابزارهاي مناسب و قابل اعتماد براي مطالعات بعدي گردد.
ب- بررسي وضع سلامتي افراد يك گروه خاص ميتواند برنامهريزان را در سياستگذاريهاي خود با توجه به فضاي اجتماعي و گروهي مؤثر بر سلامتي ياري رسانده و تصميمگيريها را به سمتي سوق دهد كه منابع اندك مالي و انساني بخشهاي دولتي و خصوصي در اين زمينه به حداكثر كارايي و اثربخشي برسد.
د-نتايج حاصل از شناخت فوق قادر است با تأثير بر افكار عمومي، تصور مردم عادي، معتادان و وابستگان آنها را از ابعاد مختلف پديدة اعتياد به نحوي شكل دهد تا در درازمدت ميزان جذابيت مواد مخدر براي گروههاي در معرض خطر و ساير گروهها كاهش يابد. بدين ترتيب تحقيق حاضر بر آن است تا علاوه بر آزمون روشهاي خاص سنجش سلامت بر روي افراد معتاد، به بررسي سطح سلامت اين افراد در ابعاد مختلف و نيز ميزان تغييرات آن در اثر ترك اعتياد بپردازد.
اهداف پژوهش:
افزايش دانش موجود و گسترش تحقيقات جامعه شناسي پزشکي در حيطة سلامت معتادان و بررسي ميزان کارايي ابزارهاي سنجش سلامت بر روي گروه هدف و بررسي و شناخت وضع سلامتي افراد معتاد و تأثير ترک اعتياد بر آنها
سؤالات پژوهش:
1- وضع سلامتي افراد قبل و بعد از ترک اعتياد چگونه است و آيا در ابعاد مختلف سلامت قبل و بعد از ترک، تغيير معنیداري بروز خواهد يافت؟
2- تفاوت نرخ سلامت در ابعاد مختلف در ميان افراد داراي ويژگيهاي فردي و اجتماعي متفاوت (سن، جنس، وضع اقتصادي و...) چگونه است؟
3- تأثير ويژگيهاي فردي و اجتماعي بر تغييرات وضع سلامت در اثر ترک اعتياد در چه حد است؟
4- تأثير ويژگيهاي مربوط به وضع اعتياد افراد نظير نوع ماده مخدر، سن شروع، تعداد ترک، روش ترک و... بر تغييرات وضع سلامت در اثر ترک چيست؟
روش پژوهش:
با توجه به مقايسه وضع سلامت مراجعان ، قبل و بعد از ترک، روش مورد نظر نيمه آزمايشي بود. به منظور اجتناب از محدوديتهاي اين روش و کنترل متغيرهاي مداخلهگر، گروهي از مراجعان که پس از شروع درمان دچار عود شده بودند به عنوان گروه مقايسه (به جاي کنترل) استفاده شدند. ابزار گردآوري اطلاعات، پرسشنامة ساختارمند سنجش سلامت SF-36، شاخص کيفيت زندگي و شاخص شدت اعتياد بود. تعداد آزمودنيها 300 نفر از مراجعان بهزيستي بود که به دليل آن که اکثر آنها نشاني و شماره صحيح خود را نمي دادند و دسترسي براي فاز دوم غيرممکن بود، از مراجعان دو مرکز خصوصي به جاي بهزيستي استفاده شد.
بحث و نتيجه گيري:
نتايج نشان داد در جمعيت نمونه، مهمترين روش مصرف مواد، تدخين و پس از آن خوراکي و تزريق بوده است. ميانگين سن شروع به مصرف مواد 24 سال، حداقل سن شروع 5 سالگي و حداکثر آن 67 سالگي عنوان شد. ميانگين طولانيترين مدت ترک براي بيماران با سابقة درمان اعتياد، 5 ماه محاسبه شد و نزديک به 69% افراد 3 ماه و کمتر را به عنوان طولانيترين دورة ترک ذکر کردند. 38% از بيماران در بين افراد خانواده خويش سابقه اعتياد داشتهاند که از اين ميان سابقه اعتياد برادر و پدر بيشترين درصد را به خود اختصاص داده است. کلية شاخصهاي سلامت در طي درمان بهبود قابل توجهي يافتهاند. کمترين ميزان بهبود مربوط به شاخص اميد به آينده و بيشترين ميزان بهبود مربوط به شاخص هاي اجراي نقش جسماني، عاطفي، سرزندگي، اعتماد و سلامت رواني بوده است.
به نظر ميرسد که سلامت علاوه بر ابعاد جسماني و رواني داراي معرفهاي اجتماعي مهمي ميباشد و ابزار تدوين شده در جهت سنجش سلامت بيماران قابليت لازم را به عنوان يک آزمون باليني در جهت مطالعة عملکرد جسماني، رواني و اجتماعي در فرآيند درمان داراست. با توجه به تأکيد نتايج اين تحقيق بر اهميت روشهاي درماني جديد که مبتني بر متغيرهاي رواني و اجتماعي است و نشان ميدهد شاخص هايي نظير سلامت رواني، سرزندگي، اجراي نقش عاطفي حمايت اجتماعي، انزوا و.... بيشترين تأثير را در فرآيند درمان اعتياد به خود اختصاص داده اند، تأکيد بيشتر بر توسعه و خالص سازي شاخصهاي رواني واجتماعي با توجه به مقتضيات کشور ضرورت دارد.
انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی آبی دشوار بینی تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس:
تغییر نوع موس:
تغییر رنگ ها:
رنگ اصلی:
رنگ دوم:
رنگ سوم: