عنوان طرح:
بررسي هزينة اثربخشي اقدامات درماني گروه خوديار تولدي دوباره در سم زدايي و ترك معتادان
مرتضي محمدي
1389
مقدمه:
در عرصة مقابله با آسيبهاي اجتماعي در جهان معاصر به جرأت ميتوان گفت كه اعتياد و قاچاق مواد مخدر و داروهاي روان گردان و چگونگي پيشگيري از گرايش به آن قسمت اعظم توجه دولتها و سازمانهاي بين المللي را به خود معطوف کرده است. در چند دهة اخير كشورها راههاي متفاوتي را جهت مقابله با عرضه مواد مخدر تجربه نموده اند كه در جاي خود ارزشمند است. ولي با توجه به نتايج آن رويكرد مقابله با تقاضا در دستورِ كار مسؤولان قرار گرفت . در اين خصوص به راههاي متفاوتي براي درمان و ترك معتادان و بازگشت سعادتمندانه آنان بسوي جامعه، از سوي درمانگران توجه شده است. يكي ازمهمترين اقدامات درمان و ترك معتادان مشاركت سازمانهاي غيردولتي[1] در حوزه درمان معتادان است كه به صورت گروههاي مشاركتي فعاليت مي نمايند. كانون تولدي دوباره يكي از مراكز درمان معتادان است كه سم زدايي، گروه درماني و كاردرماني معتادان را انجام ميدهند. در اين پژوهش محققان به دنبال بررسي اثربخشي اين مراكز نسبت به درمان (سم زدايي) و پيشگيري از عود مجدد آنان هستند. ضرورت اجراي اين پژوهش بررسي پس خوراند[2] اين اقدام اصلاحي در جهت ترك اعتياد و انتخاب يك روش درماني مناسب ميباشد.
به منظور شناسایي اقدامات اصلاحي ـ تربيتي مؤثر يكي از با ارزشترين كارها، بررسي ارزيابيهاي بيشماري است كه درخصوص برنامة درمان معتادان صورت گرفته است. برخي از اين ارزيابيها به بررسي وسيع پيشينه در اين زمينه ميپردازند و برخي نيز فرا تحليلهاي تجربي پيچيدهتري در مورد اندازة اثرات برنامهها ارائه ميدهند.
پس از پيـدايش گروه الكليهاي گمنام AA[3] در سال 1935 ميلادي مديران بيمارستان تاون[4] شهر نيويـورک که بيـل ويلسـون[5] بيانگزار AA بـارهـا درآن بستـري شده بود، از او خواستند به عنوان مددکار تجربي[6] به بيماران الکلي بستري در بيمارستان مذکور کمک کند. اين روش بعدها توسط بسياري از اعضا AA دنبال شد و در سال 1958 به صورت ساختار يافته توسط چارلز ددريج[7] تحت عنوان بازپروري الگوي اجتماع مدار (اجتماع درمان) سينانان[8] به صورت يک روش و الگو پذيرفته شده و دنياي کنوني جايي خاص پيدا کرد . از آن جا که اين مـددکـاران تجـربي اکثـراً تئـوريهـاي علمـي مـربـوط بـه رشته خود آشنايي نداشتند، مـراکـز علمي و تخصصي رشتـه اعتيـاد در دانشگاه مينهسوتا سپس اکثر دانشگاههاي آمريکا دوره ها فشرده تخصصي اعتياد را طراحي کردند (ويلسون، 1954)
دهها هزار نفر از معتادان بهبود يافته در انجمنهاي دوازده قدم که به مددکاري علاقه داشتند پس ازطي ايــن دورهها بـه عنـوان مـددکـار و مشـاور اعتيـاد[9] در بيمارستانها و مراکز بازپروري، خانه هاي بهبـودي و مـؤسسات ديگـر جـذب بـازار کـار شدند (تشويقي و فروهر، 1380).
اهـداف اين گروه تبديل مشکل (فرد معتاد) به راه حل بود. يعني به جای اين که براي حل مشکل درجاي ديگر به دنبال راه حل باشيم، مشکل را تبديل به راه حلکنيم. از تجربة بهبود دوازده قدم، به عنوان پايه و اساس طبيعي درک مفاهيم علمي و آمـوزش مهـارتهـا و روشهـا شنـاختـه شـده روان شنـاختي براي پـرورش تـوانـاييهـا مـوجـود، كشـف استعـدادها نهفتـه و ارتقـاء آگـاهي و بينش استفاده ميشود.
در سال 1369 انجمن NA فعاليت خود را در ايران آغاز نمود و بعد از چندين سال شاخهاي در كنار NA به نام "تولدي دوباره"[10] به وجود آمد. كانون تولدي دوباره در راستاي مقابله با معضل اعتياد و تحقق بخشيدن به استراتژي كاهش تقاضا، رويكرد وهدف كلي خود را جهت كمك به آسيب ديدگان اين پديده (معتادان) و آسيب پذيران اجتماعي(خانوادههاي معتادان) بنا نهاده است. در اين خصوص با تدوين برنامه اي جامع و پروژههاي مختلف در قالب طرح تولدي دوباره اهداف اختصاصي طرح خود را در سه اصل استراتژي تعيين نموده است:
الف: پيشگيري سطح اوليه با رويكرد آموزشي، فرهنگي، اطلاع رساني
ب: پيشگيري سطح دوم با رويكرد مداخله اي، كاهش آسيب، ارجاع مشاوره، بازپروري و توانبخشي
ج: پيشگيري سطح سوم با رويكرد مراقبت، حمايت و نظارت
مطالعاتي كه در آنها هزينه– اثربخشي و هزينه- سود درمان دارويي تجزيه و تحليل شدهاند، محدود است. بنابراين براي تصميمگيري اساسي در مورد درمان سوءمصرف مواد از حدسهاي قريب به يقين يا اتفاق نظر متخصصان در غياب مطالعات دقيق علمي و كنترل شده در مورد سودها و هزينههاي درمان استفاده شده است. به منظور ارزيابي هزينه- اثربخشي درمانهاي سوءمصرف مواد مخدر در افراد بيخانمان مطالعه اي انجام شد كه بر اساس آن مشخص شد "درمان سوءمصرف مواد" اثر بخش و كارساز است.
پژوهشهايي كه در اين خصوص انجام شده است مبين اثر بخش بودن درمان اعتياد بر كاهش هزينه هاي اجتماعي است. به طور مثال تحقيقي در سال 1999 انجام شد که نشان مي دهد هر يك دلار هزينه اي كه براي درمان اعتياد صورت ميگيرد بين 4 تا 7 دلار كاهش جرائم مربوط به اعتياد، هزينة دادرسي و سرقت انجام شده از سوي معتادان را به جامعه بر ميگرداند و اگر هزينه هاي مربوط به مراقبتهاي بهداشتي به آن اضافه شود اين رقم به 12 دلار افزايش پيدا ميكند.
بر اساس گزارش دفتر ملي كنترل مواد هزينههاي كلي اعتياد به مواد مخدر و داروهاي غيرقانوني براي جامعه تقريباً برابر07/16 ميليارد دلار در سال 2000 بوده است. اكثريت اين هزينهها (69%) به علت كاهش بهرهوري نظير مرگ زودرس، بيماريهاي ناشي از سوءمصرف مواد و حبس بوده است. هزينههاي مراقبتهاي بهداشتي (9%)، هزينههاي دادرسي و رفاه اجتماعي (22%) از موارد ديگر است. در سال 1994 پژوهشي در خصوص هزينة اثربخشي درمان اعتياد صورت گرفته كه نتايج به دست آمده از مطالعات نشان ميدهد كه براي هر يك دلار هزينهاي كه براي درمان اعتياد ميشود نزديك به 46/7 دلار از هزينه هاي اجتماعي كاسته خواهد شد. پژوهش ديگري نيز در سال 1997 در اين باره انجام گرفته كه نتايج آن نشان ميدهد، اگر درمان سوءمصرف مواد 50٪ مؤثر باشد ميزان فعاليتهاي جنايي و ارتكاب به جرم را تا 80٪ كاهش خواهد داد و حدود 65% از دستگيريها را ميكاهد. مطالعة ديگري در سال 2003 توسط ارتش آمريكا انجام شد كه در آن مشخص گرديد، هزينه هاي انتظامي و نظامي 15 بار بيشتر از هزينة درمان كوكائين است. مضاف به اين كه اين اقدام درماني موجب كاهش جرم و خشونت هم خواهد شد.
هدف از اجراي اين طرح "بررسي هزينة اثربخشي اقدامات درماني گروه خوديارِ تولدي دوباره در سم زدايي و ترك معتادان" است. اين پژوهش به صورت ارزيابي طولي مداخلات به صورت قبل و بعد[11] از مداخلات و با استفاده از پرسشنامههاي معتبر اجرا شده است. در اين طرح محققان درصدد يافتن اثرات جسماني، رواني و معنوي گروه خوديار تولدي دوباره بر ترك سوءمصرف معتادان و بازگشت آنان به زندگي سالم اجتماعي هستند تا روند اثرات اين فعاليتها را بر وضعيت جامعة معتادان بررسي نمايند. هزينه هاي صرف شده با اثربخش بودن اين فعاليتها را بسنجند.
اهداف تحقيق
1- ارزشيابي هزينه– اثربخشي اقدامات درماني گروه خوديار تولدي دوباره در سم زدايي ، ترك و باقي ماندن در درمان معتادان
2- تعيين مشخصات جمعيت شناختي (سن، جنس، تأهل، شغل، روابط خانوادگي و ...) در سوءمصرف كنندگان مواد مخدر مراجعه كننده به كمپهاي گروه خوديار تولدي دوباره
3- بررسي اثربخشي فعاليتهاي گروه خوديار تولدي دوباره در سمزدايي رهجويان مراجعه كننده به كمپهاي گروه خوديار تولدي دوباره
4- بررسي اثربخشي فعاليتهاي گروه خوديار تولدي دوباره در بهبود وضعيت خانودگي رهجويان مراجعه كننده به كمپهاي گروه خوديار تولدي دوباره
5- بررسي اثربخشي فعاليتهاي گروه خوديار تولدي دوباره در بهبود كيفيت زندگي رهجويان مراجعه كننده به كمپهاي گروه خوديار تولدي دوباره
6- بررسي اثربخشي فعاليتهاي گروه خوديار تولدي دوباره در بهبود سلامت روان رهجويان مراجعه كننده به كمپهاي گروه خوديار تولدي دوباره
7- بررسي اثربخشي فعاليتهاي گروه خوديار تولدي دوباره در كاهش رفتارهاي پرخطر در ميان رهجويان مراجعه كننده به كمپهاي گروه خوديار تولدي دوباره
8- بررسي اثربخشي فعاليتهاي گروه خوديار تولدي دوباره در بهبود وضعيت حيطههاي دهگانه زندگي رهجويان مراجعه كننده به كمپهاي گروه خوديار تولدي دوباره
روش تحقيق
اين پژوهش مطالعهاي كمّي، توصيفي است که در مدت 6 ماه به صورت طولي و همگروهي انجام شده است. اين مطالعه يك ارزيابي[12] است، که بخشی از آن در يك مقطع زماني[13] انجام شد. روش تحقيق پيمايشي و به منظور كشف دادهها بود. بخش نخست اين مطالعه پسرويدادي بود زيرا پس از انجام يك عمل به بررسي آن پرداختيم. در بخش دوم مطالعه يك مطالعة طولي[14] و پيگيري[15] در طي يك دورة زماني 6 ماهه انجام شد.
جامعة آماري: كلية معتادان كه به مراکز اقامتي تولدي دوبارة شهر تهران مراجعه کرده و تحت درمان قرار گرفتهاند
روش نمونهگيري: انتخاب نمونهها در فاز 1 و 2 به روش نمونه گيري در دسترس[16] در هر يك از چهار کمپ شامل بزرگسالان چيتگر، جوانان چيتگر، لويزان و بزرگسالان آزادگان انجام شد. انتخاب کمپهاي مورد مطالعه از ميان کمپهاي شهر تهران صورت گرفت. در فازِ سوم و چهارم يعني مطالعة پيمايشي و پيگيري از نمونه هاي باقيمانده در بخش رهجويان که دوره درمان را ادامه داده بودند، استفاده شد. حجم نمونه: از آن جايي که هدف اصلي اين تحقيق بررسي ادامة درمان در ميان مراجعه کنندگان به مراکز تولدي دوباره، پس از شرکت دربرنامه هاي مرکز بود. لذا مطالعة فوق الزاماً بر روي يك گروه صورت گرفت. يکي از مهمترين شاخصهاي رفتاري در اين افراد سوءمصرف مواد مخدر بود. بدين منظور براي مقايسة نسبت افراد معتاد در بدو ورود به مرکز و درمان شده 6 ماه پس از ورود از محاسبة حجم نمونه براي دو نسبت استفاده شد.
مطالعات آغازين در تحقيق حاکي از اين نکته بود که شيوع اعتياد در افراد مراجعه کننده در بدو ورود به مرکز 100% است. با توجه به منابع مرور شده، حداکثر ميزان بهبودي در افراد درمان شده پس از 6 ماه که تحت پوشش بـرنامة خدماتي قرار داشتهاند به 48% ميرسد (حداقل 52% کاهش مييابد). با توجه به عوامل مؤثر در محاسبة حجم نمونه که در نظر گرفته شدند در هر مرکز تعداد 30 نفر و در کل و براي پنج مرکز معادل 150 نفر محاسبه شد.
ابزار گرد آوري اطلاعات، پرسشنامة محقق ساخته اطلاعات جمعيت شناختي (دموگرافيك)، پرسشنامه محقق ساخته وضعيت خانوادگي، پرسشنامه 36 SF-(آزمون كيفيت زندگي)، آزمون افسردگي، استرس و اضطراب (DASS21) ، پرسشنامة محقق ساخته سلامت معنوي، پرسشنامة ASI (بخشهاي منتخب)، چك ليستهاي محقق ساخته بررسي حيطه هاي زندگي. اين چك ليستها با مصاحبة عميق و بحث متمرکز براي تعيين برون دادهها ارزيابي و بر اساس مطالعة نمونة انجام شده در شهر نيويورك تهيه شد، چك ليست پيگيري رفتارهاي پرخطر و ارزيابي سوءمصرف مواد مخدر به فواصل يک، سه و شش ماه پس از شروع مداخلات براي مراجعه كنندگان، پروندههاي معتادان تحت پوشش اين مراكز و آمارهاي گروه تولدي دوباره است.
ابتدا با مطالعة مقدماتي و اجراي پايلوت ابزارهاي شمارة 2، 5، 7 و 8 تحليل و اصلاح شد (پايايي و روايي آن آزمون شد). روايي و پايايي چك ليستها نيز در مطالعة پايلوتآزمون شد. آزمون 4، 3 و6 داراي روايي و پايايي در ايران است. ابزار عمده در اين تحقيق پرسشنامه است که مباني اصلي طراحي سؤالهاي آن از طريق مفاهيم وسپس معرف هاي به دست آمده از مطالعه تئوريها وچارچوب نظري حاصل از آن، استخراج گرديده است. ولي از آن جايي که جامعة مورد نظر اين تحقيق نيازمند مطالعة عميقتر و بومي بودند تا سؤالها واقع بينانهتر طرح گردند. لذا با بهرهگيري از تکنيکهاي مکمل مانند مصاحبة عميق با مسؤول مراکز و بحث گروهي متمرکز با معتادان مراجعه کننده به مراکز و مطالعة اطلاعات مندرج در پروندههاي معتادان در مراکز، اين منظور برآورده گرديد.
روشهاي تجزيه و تحليل دادهها: براي تحليل مصاحبه عميق و مطالعه FGD از روشهاي متناسب تحليل يافتههاي كيفي استفاده شد. براي تحليل مطالعة پيمايشي مفاهيم آمار توصيفي شامل محاسبات توصيفي، توزيع فراواني و فراواني نسبي، محاسبات شاخصهاي مركزي، پراكندگي و حدود اطمينان 95% با در نظر گرفتن ماهيت طبقهبندي وپس از ايجاد متغيرهاي جديد انجام گرفت. براي تحليل مطالعه پيگيري پس از نمرهگذاري و کمّي کردن اطلاعات با استفاده از آزمونT زوجي[17]، تحليل واريانس[18] و اندازهگيريهاي مكرر[19] انجام شد. محاسبات پايايي از روش برآورد دروني سؤالات( كرونباخ) ومحاسبات روايي با استفاده از آزمون همبستگي انجام شد. همان طور كه اشاره گرديد روش تحقيق از نوع پيمايشي، مقايسهاي و پسرويدادي است، لذا در مطالعة مقدماتي و اجراي پايلوت اقدام به ساخت ابزار تحقيق (چك ليستهاي بررسي) محقق ساخته كه سؤالات و اهداف طرح را تحت پوشش قرار دهد، شد. همين طور در اين پژوهش با استفاده از پرسشنامه هاي ساختار يافته و پروندههاي افراد تحت پوشش اطلاعات كامل گرديد. پس از جمعآوري اطلاعات و دادهها و انتقال آن با كامپيوتر با نرمافزار SPSS (xp) 15 تجزيه و تحليل آماري صورت گرفت.
بحث و نتيجهگيري :
براساس يافتههاي پژوهش: از مجموع 212 نفر مراجعه کننده به چهار کمپ پرسشنامة تکميل شده براي 166 نفر که همگي مرد بودند، کامل بود. در بررسيِ سنِ پاسخگويان 98/9 ± 25/30 سال به دست آمده است. از نظر وضع تأهل(3/37%) متأهل، (8/45%) خود سرپرست خانوار بودند؛ ضمناً (8/51%) افرادي هستند که به تنهايي زندگي ميکرده اند و هيچ کس را تحت پوشش نداشته اند. از نظر محل سکونت (1/33%) درخانة شخصي، (9/31%) در خآنهاي اجارهاي اقامت داشته اند. بررسي وضعيت اشتغال رهجويان نشان داد (1/27%) جوياي کار و (8/57%) داراي شغل آزاد بودهاند. بيشترين سطح تحصيلي 69 نفر(6/41%) تحصيلات راهنمايي يا سيکل، 78 نفر(47%) تحصيلات دبيرستان يا ديپلم داشتند. بيست و يک نفر(7/12%) وضعيت اقتصادي خود را خوب، 101 نفر(8/60%) آن را متوسط، 32 نفر(3/19%) آن را ضعيف و 12 نفر(2/7%) آن را خيلي ضعيف عنوان کرده بودند.در کل (7/65%) افراد از خود درآمد داشته اند و 57 نفر (3/34%) از محل هاي ديگر درآمد داشته اند. در بررسي ديگر 146 نفر(88%) داراي درآمد و 20 نفر (12%) هيچ منبع درآمدي نداشته اند.53 نفر (9/31%) درآمد کم، 67 نفر (3/40%) درآمد متوسط و 46 نفر (27/7%) درآمد نسبتاً بالا داشته اند.
در بررسي مصرف يک يا چند ماده مخدر 5/79% در روز قبل از پذيرش مواد مصرف کرده بودند. اين ميزان براي يک هفته گذشته به 100% موارد رسيده بود.
قبل از ورود به درمان در ابعاد عملكرد جسماني و سلامت عمومي اکثر رهجويان وضعيت خود را مناسب توصيف کرده اند. در ابعاد نقش فيزيكي، درد جسماني، سلامت روان، نقش احساسي، نشاط وعملكرد اجتماعي اکثر رهجويان وضعيت خود را نامناسب توصيف کردند.
در بررسي ابعاد سه گانة مورد سنجش در آزمون DASS ميانگين نمرة استاندارد افسردگي 29/22± 39/40، استرس 57/20± 64/46 و اضطراب 08/20± 24/32 که همگي کمتر از حد ميانه 50 بوده است.
تحليل وضعيت– مرحله اول دوران حضور در کمپ :
براساس پيگيريهاي شش ماهه از مجموع 166 نفر که در ابتداي اجراي طرح وارد مطالعه شده بودند تا پايان دوره درمان 28 روزه (يک ماهه) کمپ؛ 136 نفر(9/81%) در طرح باقي مانده بودند. سي نفر(1/19%) به علل متفاوت شامل ريزش 19 نفر (3/63%) و عدم اطلاع از وضعيتشان 11 نفر(7/36%) از مطالعه خارج شدند. ميانگين اقامت 36 نفر حذف شده در ماه اول مطالعه با در نظر نگرفتن افرادي که بدون اطلاع از طرح خارج ميشوند و محاسبه موارد براي افرادي که پس از گذراندن قسمتي از درمان به علت ريزش– دست اندرکاران گروه خوديار تولدي دوباره از آن با خبرند- 27/6 ± 23/13 روز بوده است .
به منظور مقايسه نتايج حاصل از آزمونهاي انجام شده در دو مقطع زماني پذيرش و ورود به كمپ گروه تولدي دوباره (166 نفر) و يك ماه بعد در هنگام خروج از كمپ (136 نفر) آزمونها برگزار شد.
در نمرة وضعيت خانوادگي نشان از بهبود نمرات آزمودنيها درطي يك ماه وجود داردكه علیرغم وجود اختلاف در ميانگين در سطح 05/0a= ، از نظر آماري معنی دار نيست.
در حيطة سلامت معنوي بهبود نمرات آزمودنيها در طي يك ماه دارد كه علاوه بر وجود اختلاف در سطح 05/0a=
نيز از نظرآماري معنیدار است.
در بررسي ابعاد هشتگانة کيفيت زندگي به غير از مقياس سلامت عمومي و نقش احساسي که وضعيت نسبت به گذشته بهبود نداشته است، در مقياسهاي عملکرد فيزيکي، نقش فيزيکي، سلامت روان درد بدني، عملکرد اجتماعي و نشاط در طي يك ماه بهبود مشاهده ميشود.
در تمام سه بعد آزمون شامل افسردگي، اضطراب و استرس و در طي يك ماه بهبود مشاهده ميشود. بهبود نمرات آزمودنيها در طي يك ماه داردكه در سطح 05/0a= نيز از نظر آماري معنیدار است.
در بررسي حيطه هاي زندگي نيز به غير از چهار حيطة كسب درآمد از راههاي قانوني و تهية محل سكونت مناسب، وضعيت مطلوب تهية غذایِ مناسب وتوانايي استفاده ازامكانات وتسهيلات حقوقي در صورت نياز فرد كه ناظر بر بهبود وضعيت اقتصادي واجتماعي فرد است، در بقية حيطههاي ديگر يعني استفاده از خدمات و برنامه هاي درماني، داشتن روابط خانوادگي مناسب، تلاش براي بهبود خود، چگونگي مهار احساساتِ منفي روش مقابله با مشکلات سلامتي و راههاي مقابله با مشکلات مواد مخدر در طي يك ماه بهبود مشاهده ميشود. علاوه بر وجود اختلاف در سطح 05/0a= نيز از نظر آماري معنیدار است.
اگر متوسط هزينة اعتياد براي هر فرد معتاد به طور متوسط 50.000 ريال باشد، حتي براي افرادي که در ماه نخست از درمان خارج شدهاند و با در نظر گرفتن ميانگين 13 روز جمع مبلغ پس انداز شده و صرف اعتياد نشده معادل650.000 ريال است که با هزينه هاي دريافتي براي پذيرش رهجو برابر است. به عبارت ديگر اگر رهجو فقط وارد کمپ بشود و درمان را تا نيمة ماه نخست هم ادامه بدهد، اين روش درمان هزينه– اثربخش است. اگر چه تراز مالي در اين جا مثبت نيست و ظاهراً هر چه قرار بود صرف خريد مواد مخدر شود، صرف درمان شده است. ولي اگر به فرآيند کاهش آسيب ناشي از مصرف نکردن مواد دقت شود، هزينه– اثربخشي اين روش مشخص است .
تحليل وضعيت– مرحلة دوم از پايان ماه اول تا پايان ماه سوم: در ارزيابي پايان ماه اول تا پايان ماه سوم نيز اين نتايج خود را بهتر نشان ميدهد. با توجه به معادلات زير با فرض پرداخت 1.000.000 ريال براي هر فرد به طور مستقيم و غيرمستقيم در يک ماه، در مطالعة حاضر: 1.000.000×166=166.000.000 ريال توسط افراد ارجاع شده به کمپها پرداخت شده است. در حالي که متوسط روزهاي پاکي براي مجموع 136 نفر باقي مانده از مرحله قبل که 80 نفرشان تا پايان ماه سوم (90 روز) در طرح باقي مانده بودند و به ازاي هزينة 50.000 ريالي براي مواد مخدر در هر روز برابر است با: 50.000×90×80= 360.000.000 ريال صرفه جويي شده است، که تفاضل اين دو از هم 194.000.000 ريال خواهد بود. در عين حال 56 نفري که در ميانة ماه سوم از اين گروه خارج شدهاند که مدت اقامت و پاکي آنان حدود 70 روز بوده است، خواهيم داشت : 50.000×70×56= 196.000.000 ريال. مجموع اين دو رقمي معادل 390.000.000 ريال ميشود.
تحليل وضعيت– مرحله سوم از پايان ماه سوم تا پايان ماه ششم: در ارزيابي پايان ماه سوم تا پايان ماه ششم نيز اين برآورد به شرح زير انجام شده است. با توجه به معادلات زير با فرض پرداخت 1.000.000 ريال براي هر فرد به طور مستقيم و غيرمستقيم در يک ماه، در مطالعة حاضر:
1.000.000×166=166.000.000 ريال توسط افراد ارجاع شده به کمپها پرداخت شده است. در حالي که براي مجموع 53 نفر باقي مانده تا پايان ماه ششم (180 روز) و به ازاي هزينة 50.000 ريالي براي مواد مخدر در هر روز برابر است با: 50.000×180×53= 477.000.000 ريال است که تفاضل اين دو از هم 311.000.000 ريال خواهد بود. در عين حال 27 نفري که در ميانة ماه سوم از اين گروه خارج شدهاند که ميانگين مدت اقامت آنان حدود 128 روز بوده است، خواهيم داشت: 50.000×128×27= 196.000.000 ريال. مجموع اين دو، رقمی معادل 483.800.000 ريال ميشود.
اگر فقط برآوردهاي مالي اجراي اين مداخله درماني در حذف هزينه خريد و سوءمصرف مواد مخدر را در مقابل هزينه هاي کمپ لحاظ شود مشخص است که هر روز اقامت در کمپ هزينة کمتري از هزينه هاي خريد و سوءمصرف مواد مخدر دارد.
در بررسي شاخصهاي مربوط به کيفيت زندگي و ارتقاي آنها در ميان مدد جويان مشخص است؛ حضور در برنامة درمان در طي مدت مطالعه بر بهبود عملکرد فيزيکي، درد بدني، نقش احساسي و نشاط تأثير مثبت و از نظر آماري معنی داشته است. اگر چه حضور در برنامه درمان در طي مدت مطالعه بر بهبود نقش فيزيکي، سلامت عمومي، سلامت روان و عملکرد اجتماعي رهجويان تغييراتي ايجاده کرده و نمرات اين شاخصها در مدت ادامة درمان بالاتر رفته است ولي آن از نظر آماري معنیدار ارزيابي نميشود .
در بررسي سلامت روان حضور در برنامة درمان در طي مدت مطالعه بر بهبود افسردگي، بهبود استرس و اضطراب رهجويان اگر چه تغييراتي ايجاده کرده و نمرات اين شاخصها در مدت ادامة درمان کاهش يافته است، بالاتر رفته است، ولي آن از نظرآماري معنیدار ارزيابي نميشود.
به منظور مقايسه نتايج ارزيابي رهجويان درحيطه هاي وضعيت مطلوب و قانوني كسب درآمد، وضعيت مطلوب و قانوني كسب درآمد استفاده از امكانات و خدمات عمومي قابل استفاده براي همه، وضعيت مطلوب تهية غذاي مناسب، توانايي استفاده از امكانات و تسهيلات حقوقي درصورت نياز، توانايي استفاده از امكانات و تسهيلات براي افزايش سلامت در مدت شش ماه از شروع تا پايان طرح حضور در برنامه درمان در طي مدت مطالعه با بهبود حيطة رهجويان اثر مثبت داشته است.
به منظور مقايسه نتايج ارزيابي در مدت شش ماه از شروع تا پايان طرح اين به آن معنی است حضور در برنامة درمان در طي مدت مطالعه با بهبود حيطه هاي رهجويان در حيطة وضعيت مطلوب محل سكونت، داشتن روابط خانوادگي مناسب، استفاده از امكانات براي درمان بيماري اعتياد و ديگر بيماريها، امكان مهار وكنترل احساسات و نگرشهاي منفي، امكان مقابله با مشكلات كه ناشي از سوءمصرف مواد مخدر رهجويان اثر داشته است ولي اين اثر از نظر آماري معنیدار نبوده است.
نقش جمعيت خيریة تولد دوباره در کاهش تقاضا: اگر بخواهيم تنها در عرصه کاهش تقاضا، عملکرد جمعيت را بررسي و مشخص کنيم، ميتوانيم مقدار مصرف يک فرد آلوده به مواد مخدر را در تعداد روزهايي که از مصرف جلوگيري ميکند ضرب نماييم. با فرض به ميانگين 2 گرم مصرف معتادان پذيرش شده در مراکز، در پي اقدام به ترک مواد در طول 28 روز سم زدايي بدون دارو، در حقيقت از مصرف 56 گرم مواد درهر فرد جلوگيري ميشود. با احتساب مجموع افرادي که سالانه در اين جمعيت پذيرش ميشوند اعداد به گونهاي ديگر واقعيت را مينمايانند. براساس آمار، به طور متوسط 63 هزار نفر سالانه در کانونهاي جمعيت تولد دوباره سمزدايي و بازپروري ميشوند. با اين حساب سالانه 000/528/3 گرم قطع مصرف مواد در معتادان صورت ميگيرد. حال اگر اين رقم را در قيمت يک گرم مواد (به ازاي هرگرم به طور ميانگين 000/50 ريال) ضرب کنيم رقمي معادل 000/000/400/176 ريال به دست ميآيد که با اين رقم ميتوان سالانه بيش از 100 مدرسه احداث نمود. شايان ذکر است که در اين محاسبه تنها عدم مصرف در طول 28 روز منظور گرديده است؛ در حالي که تعداد قابل توجهي از اين افراد سالها به زندگي بدون مصرف مواد مخدر ادامه ميدهند. اين امر در حالي است که هر معتاد به طور مستقيم و غيرمستقيم حدود 100.000 هزار تومان براي درمان خود در اين مراکز هزينه ميکند، يعني در حقيقت روزانه 3.300 تومان؛ ملاحظه ميشود که اين رقم در مقابل هزينهاي که براي مصرف روزانه مواد صرف ميشد رقمي ناچيز و کمک بزرگي به سبد خانواده هاست. لازم به ذکر است که اين امر بدون احتساب صرفه جويي در هزينه هاي جنبي مصرف مواد مخدر است. از اين رو ميتوان مشاهده کرد که در طول يک سال عملکرد جمعيت خيريه تولد دوباره تا چه اندازه در کاهش تقاضا سهم قابل توجهي داشته است. درمان و بازپروري معتادان تنها بخشي از فعاليتهاي اين جمعيت است. امر پيشگيري و کاهش آسيب که از ديگر استراتژيهاي کاهش تقاضا است نيز سهم قابل توجهي در کاهش هزينه هاي مربوط به مصرف مواد مخدر دارد که اين جمعيت با استفاده از پتانسيلهاي خود در آن سهيم است. نقش روشن گرايانه اين جمعيت در شناساندن وجوه مختلف بيماري اعتياد، در کاهش آسيب بسيار مؤثر بوده است. شعار جمعيت در اين حوزه اين است که درمان ابزار پيشگيري است. ارائة برنامههاي پيشگيرانه در واقع گامي است مهم در راستاي منع و جلوگيري از تحميل هزينههاي اضافي به جامعه. تمامي اين کارکردها متکي بر اصول داخلي جمعيت تولد دوباره است. اصولي که بهبودي را در رأس تمامي فعاليتها قرار ميدهد و در اجراي برنامه هايش تنها و تنها به فرد آلوده به مواد مخدر اهميت مي دهد و بنا را بر اين ميگذارد که نجات يک معتاد، نجات يک جامعه است.
[1] -NGO
[2]- feed back
[3] -Alchoholic Ananimous
[4] - Hospital Town
[5]- Bill Wilson
[6] - Lay man
[7] - Charles Dedrige
[8] - Sinanon
[9] - chemical dependency counselor
[10]- rebirth
[11]- Before-After
[12]- Evaluation study
[13]- Cross-Sectional
[14]- Longitudinal
[15]- Follow up
[16] - convenience
[17] - Paired Sample t-Test
[18] - ANOVA
[19] - repeated measurements
انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی آبی دشوار بینی تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس:
تغییر نوع موس:
تغییر رنگ ها:
رنگ اصلی:
رنگ دوم:
رنگ سوم: