عنوان طرح:

رابطة نگرش نسبت به مصرف مواد و عوامل پيش ­بيني آن در دختران مقطع دبيرستان شهر تهران

هاجر مهاجر دارابي

1386

مقدمه

    اعتياد در حال حاضر مشکل جهاني است که هيچ کشوري را نمی ­توان نام برد که از اين معضل جهاني در امان باشد. کشور ايران نيز يکي از جوان­ترين جمعيت­هاي جهان است، به طوري که بيش از 50% جمعيت 67 ميليوني آن را کودکان، نوجوانان و جوانان تشکيل مي­دهند. دريافته­ هاي بررسي­هاي اخير درايران نشان مي­دهد که ميانگين سني افراد معتاد در مقايسه با سال­هاي گذشته کاهش يافته و افزايش معتادان در رده هاي سني 30-20 سال مؤيد همين نکته است. همچنين تحقيق  در مورد  مواد مختلف هم چون  الکل، سيگار و هروئين نشان داده است که دختران و زنان نسبت به پسران و مردان در مسير تجربه مواد تا اعتياد، سريع­تر حرکت مي­کنند. در زمينه پيشگيري نيز مسلّماً انجام مطالعات گسترده و شناسايي علل و عوامل به وجود آورنده اين وضعيت ضروري است.

    در راستاي تحقق اين امر، پژوهش حاضر درميان عوامل تبيين کننده اعتياد به مسأله  نقش نگرش نسبت به مصرف مواد وعوامل پيش­ بيني آن مي­پردازد و با توجه به مسأله بحران­زاي ازدياد معتادان زن در سطح جامعه وافزايش عوامل خطر در مرحله انتقال از دورة راهنمايي به دورة دبيرستان نگرش اين قشر نسبت به پديدة مصرف مواد و عوامل پيش ­بيني آن در پايه­ هاي تحصيلي دبيرستان بررسي مي­شوند.

اهداف پژوهش:

    هدف کلي اين پژوهش تعيين رابطة بين نگرش نسبت به مصرف مواد و عوامل پيش ­بيني مصرف مواد در دختران مقطع دبيرستان شهر تهران است. اهداف جزئي نيز شامل تعيين نگرش دختران مقطع دبيرستان شهر تهران نسبت به مصرف مواد و مقايسة نگرش دختران مقطع دبيرستان شهر تهران نسبت به مصرف مواد در هر يک از پايه­ هاي تحصيلي مقطع دبيرستان، مقايسة نگرش دختران مقطع دبيرستان شهر تهران نسبت به مصرف مواد در مناطق مختلف شهر تهران، مقايسة عوامل پيش­ بيني کنندة مصرف مواد دختران مقطع دبيرستان در مناطق مختلف شهر تهران.

روش تحقيق:

    پژوهش حاضر يک بررسي مقطعي در قالب يک طرح همبستگي است که 492 دانش آموز دختر مقطع دبيرستان شهر تهران از طريق نمونه گيري خوشه­ اي چند مرحله­ اي انتخاب شدند و در نهايت 459 تَن از آنهايي که به پرسشنامه­ ها پاسخ داده بودند وارد تحليل نهايي شدند. داده­ها از طريق دو پرسشنامه  «برنامه ريزي براي پيشگيري» براي سنجش عوامل پيش بيني و پرسشنامه «نگرش به مصرف مواد مخدر» براي سنجش نگرش جمع آوري شدند.

براي تحليل داده­هاي پژوهش از دو آزمون تحليل واريانس يک راهه و رگرسيون خطي استفاده شد.

   عوامل پيش ­بيني، نمرة هر دانش آموز در هر يک از جزوه­ها مقايسه توانمندي خانواده، مقررات خانواده (ناپسندي مصرف مواد از نظر خانواده، تلاش خانواده در بازداري از مصرف مواد)، هويت ­يابي مذهبي، سازگاري در مدرسه، ارتباط با همسالان مصرف کننده (دوستان مصرف کننده مواد، تلاش دوستان در بازداري از مصرف مواد)، وضعيت تحصيلي دوستان و مصرف همسايگان مي­باشد که از طريق پرسشنامه برنامه ­ريزي براي پيشگيري مورد ارزيابي قرار گرفت.

نگرش نسبت به مواد، نمرة هر دانش آموز در هر يک از خرده مقياس هاي نگرش مثبت درباره نتايج مصرف مواد مخدر، عدم برخورد فعال با مسأله اعتياد، نگرش مثبت به اعتياد و معتاد، عدم اجتناب از مواد مخدر، عدم تعهد به مصرف نکردن مواد مخدر، باور به هنجار بودن مصرف مواد مخدر، سازگاري مصرف مواد مخدر با سبک زندگي و نگرش کلي مي­باشد که از طريق پرسشنامة  نگرش به مصرف مواد مورد ارزيابي قرار گرفت.

بحث و نتيجه­ گيري:

    نتايج نشان دادند که «هويت يابي مذهبي»، «ناپسندي مصرف مواد از نگاه دوستان»، «توانمندي خانواده»، «عدم تشويق دوستان به مصرف مواد»، «نبود دوستان مصرف کننده مواد» و «تلاش دوستان در بازداري از مصرف» با 95% اطمينان ارتباط معني داري با نگرش نسبت به مواد دارند. ميانگين نمرات دانش­ آموزان پائين ­تر از حد متوسط بود. ميانگين مؤلفه­ هاي «عدم برخورد با مسأله اعتياد»، «هويت يابي مذهبي»، «نبود دوستان مصرف کننده مواد» و «عدم مصرف همسايگان» در ميان مناطق سه گانة شهر تهران با 95% اطمينان تفاوت معني­ داري با يکديگر داشتند و ميانگين «نگرش کل» و مؤلفه ­هاي «نگرش مثبت درباره نتايج مصرف مواد مخدر»، «نگرش مثبت به اعتياد و معتاد» و «عدم تعهد به مصرف نکردن مواد مخدر» و «هويت يابي مذهبي» و «تلاش خانواده در بازداري از مصرف مواد» در ميان پايه­ هاي تحصيلي مقطع دبيرستان با 95% اطمينان تفاوت معني­ داري با يکديگر داشتند.

    به طور كلي نگرش دختران مقطع دبيرستان شهر تهران نسبت به مواد منفي است، بر اساس اين نتايج عواملي که مي­توانند توجيه کنندة نگرش منفي دختران نوجوان نسبت به مواد مخدر باشند، بدين شرح هستند: 1- نگرش­هاي فرهنگي حاوي هنجارهاي متفاوت مصرف مواد در ميان مردان و زنان 2- هنجارهاي رفتاري و اجتماعي متفاوت جنسيتي  3- مذهب و منع قانوني الکل و منع قانوني ديگر داروها 4- سوءمصرف مواد بر خلاف ارزش­هاي فرهنگي خانواده­هاي ايراني به خصوص در ميان نوجوانان دختر است. 5- هر دو عدم تأييد شديد سوءمصرف مواد از سوي والدين 6- کنترل و نظارت بيشتر خانواده در مورد دوستان و نحوة گذراندن اوقات فراغت دختران.     

     يافته‌هاي حاصل از اين بررسي نشان داده‌اند که دختران دانش آموز مقطع دبيرستان شهر تهران نگرش منفي نسبت به مصرف مواد دارند. مذهب، دوستان و خانواده با نگرش نسبت به مصرف مواد ارتباط معنی­ داري دارند. دختران دانش آموز منطقة جنوب شهر برخورد فعال­تري با مسأله اعتياد خواهند داشت و «هويت يابي مذهبي» بالاتري را گزارش مي­کنند. همچنين دختران دانش آموز منطقة جنوبي مصرف را در ميان همسايگان خود ودانش­­ آموزان منطقة شمالي مصرف را در ميان دوستان خود گزارش مي­کنند. دانش­ آموزان سال سوم نسبت به دانش ­آموزان پيش دانشگاهي نگرش کلي مثبت ­تري به مصرف مواد و همچنين نگرش مثبت­ تري نسبت به نتايج مصرف مواد مخدر دارند. دانش ­آموزان سال سومي نسبت به سال اولي­ها نگرش مثبت­ تري به اعتياد و معتاد دارند و تعهد و الزام ضعيف­ تري نسبت به خود و اطرافيان مبني بر عدم مصرف مواد مخدر داشته­ اند. دانش ­آموزان پيش دانشگاهي نسبت به سال اولي­ها گزارش مي­کنند که مذهبي­ تر هستند و خانواده­هاي دانش ­آموزان سال اول، نسبت به خانواده­هاي دانش­ آموزان سال دوم و بيش دانشگاهي تلاش کمتري در جهت بازداري از مصرف مواد به عمل مي­آورند.

پيشنهادات:

     در راستاي پيشگيري، بر اساس نتايج به دست آمده از اين پژوهش توصيه­ هاي زير به طور خلاصه بيان مي­شود:

1-  برنامه­ هاي پيشگيري که بر نگرش نسبت به مصرف مواد متمرکزند در به تعويق انداختن مصرف مواد تأثير به سزايي داشته­ اند. ولي اين برنامه ­ها نبايستي که در سطح کلي و فقط اطلاع رساني صرف صورت گيرد، بلکه بايستي که با تفکيک و روشن سازي مؤلفه­ هاي نگرش، سود ورزي نوع برخورد پيشگيرانه اعم از اطلاع رساني، بحث و مباحثه عقلاني برخورد هيجاني، تأکيد بر جنبه­ هاي مثبت عدم مصرف يا تأکيد بر جنبه ­هاي منفي مصرف مشخص شود.

2-  همان­گونه که نتايج نشان دادند عملکرد مدرسه و معلمان در تعيين نگرش دختران مقطع دبيرستان نسبت به مصرف مواد نقش نداشته ­اند، بدين ترتيب بايستي که با تقويت نقش پرورشي و آگاهی دهنده مدارس دخترانه، در زمينه پيشگيري از مصرف مواد مخدر عمل گردد.

بر اساس نتايج حاصله (که در منطقة شمالي مصرف بالاتر در ميان دوستان دور، منطقة جنوبي در ميان همسايگان گزارش شده است) به نظري رسد که نياز به اقدام پيشگيرانه فوري در منطقة شمالي شهر تهران براي دختران سنين نوجواني ضروري مي­باشد و تقويت هويت يابي مذهبي و توانمندي خانواده در اين راستا بسيار کمک کننده به نظر مي­رسد.