عنوان طرح:
بررسي نقش مراکز زيانکاهي تهران و کرمانشاه در بهبود وضعيت فردي و اجتماعي معتادان
رؤيا نوري
1384
مقدمه
هم زمان با آغاز فعاليتهاي كاهش تقاضاي مواد مخدر در كشور و فعاليتهاي سازمانهاي مرتبط با اين امر، هنوز عود پديدة اعتياد به دنبال درمان و عدم علاقه برخي معتادان به ترك مواد، باعث شده تا فعاليتهاي پيشگيرانه و درماني براي تعدادي از افراد معتاد بينتيجه بماند. از سوي ديگر تغيير شکل الگوي مصرف از تدخين به سوي تزريق منجر به رشد بيماريهاي عفوني، هپاتيت و ايدز در جهان امروز شده است. گسترش بيماريهاي ناشي از هنجارهاي نوين اعتياد از قبيل استفاده از سرنگ مشترک در تزريق و يا روابط جنسي ناسالم به امري تهديدکننده براي جوامع انساني مبدل شده است. رشد اين بيماريها همراه با بي نتيجه ماندن فعاليتهاي پيشگيرانه و درماني در پاره اي از موارد به تقويت رويكرد زيانکاهي آن جاميده است. درواقع سير تحول پديده اعتياد در جوامع، الزام به کارگيري رويكرد نويني را نشان داده است. از آن جايي که پاكسازي جامعه از اعتياد تنها يك نگاه آرمانگرايانه و به دور از واقعيت است و به هر حال تعدادي از افراد به اين معضل گرفتار هستند، لذا پرداختن به اين رويکرد امري ضروري و حياتي به نظر ميرسد. مبناي اين رويکرد متکي بر فعاليتهاي خدماتي به معتادان، به منظور کاهش آثار زيانبار مصرف مواد مخدر عمل ميکند. تئوري زيانكاهي پلكان كوچك و پيشروندهاي را در حركت به سوي كاهش زيان و ضررهاي مصرف مواد مخدر ترسيم ميکند و بر اين هدف تأكيد دارد كه بيشترين زيانکاهي زماني رخ ميدهد كه مصرف مواد تحت كنترل قرار گيرد تا هدف ترك كامل واصل گردد. فعاليتهاي تحت عنوان زيانکاهي مبتني بر رويکرد پراگماتيسم، تغييرات سوءمصرف مواد مخدر را در طيفي از عواقب زيانبار براي مصرف کننده و جامعه تبيين ميکند و اصول اجرايي خود را براساس اهداف توانمند سازي گروههاي آسيب ديده در جهت بهبود رفتارهاي همين افراد، تدوين مينمايد. به همين منظور زيانکاهي1 به عنوان يک استراتژي در حوزه کاهش تقاضا مطرح شده است و با کنترل رفتارهاي مخرب و زيانبار آثار تخريب ناشي از سوءمصرف مواد مخدر را در جامعه کاهش مي دهد. فعاليتهاي تحت عنوان زيانکاهي در گوشه و كنار جهان با سابقه 10 ساله آغاز شده است و عمر اين مطالعات در ايران به 4 سال ميرسد اما فعاليتهاي اجرایي در اين حوزة قريب به يك سال از عمر آن ميگذرد.
در تحقيقي كه توسط دفتر اعتياد معاونت پيشگيري در تهران با عنوان «ارزيابي سريع وضعيت تزريق مواد در شهر تهران» صورت گرفت (معاونت امور فرهنگي و پيشگيري سازمان بهزيستي کشور، 1380) نماي کلي از وضعيت مصرف مواد در کشور به دست آمد. مطالعة فوق پيرو افزايش مصرف مواد مخدر در سالهاي اخير بود. تغيير الگوي مصرف از ترياك به هروئين بويژه تزريق هروئين از جمله انگيزههاي اين مطالعه بوده است. محدوديت دسترسي به مواد مخدر و قيمت بالاي ترياك و خلوص كمتر هروئين از جمله علتهاي اين تغيير الگوي مصرف است. مواد مخدر رايج و مصرف آن در اين تحقيق عبارتند از: هروئين، حشيش، ترياك. همان گونه كه اين مواد در كشور همسايه ايران افغانستان توليد ميشوند، دسترسي به آنها به آساني امكان پذير است. اخيراً دسترسي به ترياك به علت كاهش توليد در افغانستان كاهش يافته است. به علاوه استفاده از مواد روان گردان نيز به طور گسترده افزايش يافته است. ميانگين سن استفاده از مصرف مواد مخدر 33 سال است و بالاترين حد شيوع ميان افراد 29ـ25 سال ميباشد. مطالعه قبلي ترياك را ماده مخدر مسلط نشان داده، اما اينَك هروئين و بوپرنورفين مواد شايع هستند. بالا رفتن شيوع مصرف در ميان زنان نيز از يافتههاي اين تحقيق است. تزريقكنندگان مرد بين سنين 30 ـ20 سال، فارغ التحصيل مقطع دبيرستان، بيكار و درگيرفعاليتهاي غيرقانوني هستند. بيشتر آنها با خانواده زندگي ميكنند. زنان 2% تا 4% كل جمعيت را تشكيل ميدهند و وضعيت سلامت نامناسبي دارند، غالباً براي ادامه حيات به تَن فروشي مشغولاند. اين افراد دو گروه هستند، يك گروه كه در مكآنهاي خصوصي تزريق ميكنند كه سوزنهاي مورد استفاده آن استريل است يا حداقل در آب جوشانده ميشود و سپس مصرف ميشود. گروه دوم افرادي هستند كه در مكآنهاي عمومي تزريق ميكنند و ابزار تزريق آنها غيربهداشتي و به صورت مشترك استفاده ميشود. استفاده از سرنگ مشترك بين افراد 29ـ20 ساله رايج است و در ميان زنان به طور قابل توجهي مشاهده ميشود. استفاده از ابزار مشترك نرخي در حدود 30% در ميان مناطق مورد مطالعه در شهر تهران را داراست. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد شاهد روشني وجود دارد كه بازبيني استراتژيهاي مرتبط با مواد مخدر در سطح ملي به منظور پيشگيري از رشد سريع تزريقكنندگان و زيانهاي ناشي از آن، امري ضروري است. دادههاي جمعآوري شده در اين مطالعه بر اساس ويژگيهاي تزريقكنندگان و عوامل خطر مرتبط با تزريق به طراحي برنامههاي پيشگيرانه و زيانکاهي ياري ميرساند. علاوه بر اين تأَخُر زماني ميان آغاز مصرف مواد مخدر و تبديل آن به تزريق نشان ميدهد كه خدمات رساني ويژه اين گروه، در اولويت قرار دارد. در عين حال گروههاي ويژه كه شامل زنان تزريقكننده، زنان خياباني و زندانيان ميباشند، نياز به توجه خاص دارند و از الزامات برخورد با پديدة اعتياد، عطف توجه به سطوح دوم و سوم پيشگيري ميباشد.
به هر حال، مركز زيانکاهي اعتياد (پرسپوليس) در تهران يکي از مراکزي است که با وجود نگرش منفي مردم و برخي مسؤولان توانسته است با ارائه خدمات به معتادان تزريقي، در اين راه گام گذارد. بعد از آن که مطلع شديم مراکز مشابهي در استان کرمانشاه در اسفند ماه 1381 با هدف کاهش خطر بيماريهاي ناشي از تزريق مواد مخدر فعاليت خود را آغاز نمودهاند و مشغول ارائة خدمت به معتادان تزريقي هستند، درصدد برآمديم تا عملکرد اين مراکز را که با توجه به رويکرد نوين زيانکاهي راه اندازي شدهاند، در تغيير رفتار فردي و اجتماعي مراجعه کنندگان مورد بررسي قرار دهيم. خدمات مراکز زيانکاهي کرمانشاه با تمرکز بر رويکرد جلوگيري از شيوع بيماري ايدز در ميان معتادان تزريقي، در دو مرکز زيانکاهي و خدمات سياري مورد مطالعه قرار ميگيرند.
برنامههاي زيانكاهي: زيانكاهي برنامههاي متفاوت قبلي كه در زمينه رفتار اعتيادي طراحي شده است، را پوشش ميدهد. اول: برنامة پيشگيري از ايدز كه شامل روابط جنسي سالم و استفاده از كاندوم و تبادل سرنگ در ميان تزريقكنندگان مواد مخدر ميباشد. دوم: برنامههاي درماني در جهت رفتارهاي فعال اعتيادي كه شامل درمان نگهدارنده با متادون براي معتادان به ترياك است. سوم: برنامه پيشگيري براي رفتارهاي زيانآور اعتياد كه شامل كنترل مصرف الكل است.
زيانکاهي در ايران: در كشور ايران، با توجه به اهميت موضوع اعتياد و آسيبهاي ناشي از آن به منظور فعاليت سازمان يافته در راستاي اهداف زيانکاهي در ايران، اولين سازمان غيردولتي با اين موضوع به نام انجمن كاهش خسارات اعتياد، در سال 1378 در استان فارس، شهرستان مرودشت كه در نزديكي بناي تاريخي تخت جمشيد (پرسپوليس) قرار دارد، تشكيل شد. بعد از سه سال و نيم فعاليت بيوقفه و كسب نتايج مثبت و با هدف به اجرا درآوردن فعاليتهاي زيانکاهي در سطح ملي دفتر انجمن در مهرماه 1381 به تهران منتقل شد. اهداف انجمن فوق عبارت است از:
ـ بيمار دانستن فرد معتاد
ـ ترويج فرهنگ زيانکاهي اعتياد در جامعه
ـ اجراي فعاليتهاي زيانکاهي براي زنان خياباني
ـ ارائة برنامههاي حمايتي ـ آموزشي به افراد +HIV
ـ برگزاري سمينارها و پروژههاي آموزشي، پژوهشي و تحقيقاتي
ـ اجراي فعاليتهاي زيانکاهي براي معتادان خياباني و كارتُن خواب
ـ حمايت از معتادان و خانوادههاي آنان با رويكرد زيانکاهي
ـ تشكيل گروههاي هميار براي معتادان، افراد HIV+ و خانوادههاي درگير.
عملكرد انجمن:
ـ درمان و ارائه خدمات زيانکاهي به بيش از 300 معتاد به طور رايگان با استفاده از گروههاي همسان در استان فارس.
ـ راه اندازي اولين مركزگذري[1] (Dic) (مكاني است براي تجمع و استراحت معتادان، به خصوص معتادان كارتُن خواب، جهت ارائة خدمات بهداشتي، حمايتي و آموزشي.
ـ راه اندازي اولين Dic (مرکز گذري) در استان تهران (اولين پروژة پايلوت كشوري)
ـ طراح و مجري طرح كمك رساني به معتادان خياباني[2] اولين پروژ پايلوت كشوري
ـ اولين پروژة درمآن جايگزين با معتادان در Dic (مرکز گذري) تهران
ـ تشكيل گروه HIV+هاي ايران
ـ بهكارگيري بيماران معتاد و بيماران HIV/AIDS در اجراي طرحها.
ـ ارائة واحد كارآموزي و تحقيقاتي براي دانشجويان رشتههاي مختلف.
خدمات رايگان مؤسسه:
ـ مشاورة حضوري در مورد روشهاي مراقبت فردي جهت بيماريهاي ايدز، هپاتيت و آميزشي
ـ انجام مشاوره براي معتادان مواد مخدر جهت درمان اعتياد با درمان نگهدارندة معتادان
ـ انجام آزمايش تشخيص ايدز و هپاتيت B و C
ـ ارائة خدمات رفاهي، بهداشتي به معتادان و بيماران مبتلا به ايدز و هپاتيت
ـ ارائة سوزن و سرنگ جهت معتادان تزريقي
ـ ارائة كاندوم و آموزش بهداشت جنسي به معتادان و بيماران مبتلا به ايدز و هپاتيت و خانوادههاي آنها.
اهداف پژوهش:
براساس تئوري زيانکاهي، تعديل وکاهش رفتارهاي پرخطر و آسيبهاي جسماني و اجتماعي معتادان و خانوادههايشان، از اهداف اصلي محسوب ميشود، با گسترش مراكز مشابه ميتوان مُبري از هر گونه برخوردهاي فيزيكي و قهري با يك واقعيت اجتماعي به طور عقلاني برخورد نمود و به سلامت جامعه يـاري رسانيد. هدف بعدي در اين طرح مقايسه مراجعان معتادان تزريقي مراجعه کننده به مراکز خود معرف تهران و کرمانشاه با معتادان تحت پوشش مراکز زيانکاهي دو استان مذکور ميباشد. به منظور پاسخگويي به پرسشهايي که پيرو اين هدف تنظيم شده اند ويژگيهاي دموگرافيک و نوع ماده مصرفي مورد مقايسه قرار ميگيرند. سومين هدف، مقايسة وضعيت فردي و اجتماعي معتادان مرکز زيانکاهي تهران و مرکز زيانکاهي کرمانشاه که بيشتر از شش ماه از شرکت آنها در برنامة زيانکاهي ميگذرد، ميباشد که اين مقايسه با توجه به تفاوت ارائه خدمات در دو مرکز تهران و کرمانشاه با تکيه بر شاخصهاي رفتارهاي پرخطر معتادان تزريقي صورت ميگيرد. از آن جايي که در مراکز کرمانشاه دسترسي به افراد تازه وارد ميسر نميباشد لذا بررسي وضعيت رفتارهاي معتادان تحت پوشش برنامه هاي زيانکاهي در کرمانشاه در دو گروه تازه وارد و شش ماه و بيشتر صورت نميگيرد.
روش پژوهش:
پذيرش شدگان مرکز زيانکاهي تهران در دو گروه تازه وارد و مراجعان شش ماه و بيشتر به مرکز به عنوآن جامعة آماري، طبقه بندي شدند. تعداد 75 نفر از هر گروه به طور تصادفي انتخاب گرديده و جامعه نمونه آماري را 150 نفر در تهران تشکيل دادند، که در بعضي قسمتها اين تعداد به دليل عدم پاسخگويي همة افراد گروه کاهش يافته است. پذيرش شدگان در مراکز کرمانشاه در دو گروه تحت پوشش مرکز زيانکاهي و خدمات سياري طبقه بندي شدند. تعداد 75 نفر از هر گروه به طور تصادفي انتخاب شدند و جامعة نمونة آماري کرمانشاه را 150 نفر تشکيل دادند.
تعيين حجم نمونه از طريق فرمول مقايسه دو نسبت صورت گرفت که با توجه به شاخص اصلي گروه مورد مطالعه (تزريق مواد مخدر) به دست آمد. در مرحله بعدي با استفاده از تکنيک بحث گروهي متمرکز و مصاحبة عميق مباني پرسشنامه طراحي وتدوين گرديد. پس از آزمايش مقدماتي ابزار فوق وتعيين اعتبار و پايايي ابزار، پرسشنامه در ميآن جامعه نمونه توزيع شد وتوسط پرسشگران آموزش ديده، تکميل گرديد.
بحث و نتيجه گيري:
سؤال اصلي تحقيق اين بود که آيا برنامه هاي مرکز زيانکاهي در بهبود وضعيت فردي و اجتماعي معتادان مراجعه کننده مؤثر است؟ براي پاسخگويي به پرسش اصلي، شاخص هاي روابط خانوادگي معتادان، جرائم معتادان، وضعيت شغلي معتادان، رفتارهاي جنسي پرخطر معتادان و تزريق مشترک در نظر گرفته شد.
براي ورود به اطلاعات مورد نظر تحقيق، آگاهي از ويژگيهاي دموگرافيک پذيرششدگان ضروري به نظر ميرسيد. بنابراين پرسشهاي مربوط به اين امر تنظيم شدند. از سوي ديگر يافته هاي حاصل از اين بخش ميتوانند به عنوان بستر جامعه مورد مطالعه تلقي گرديده و به تحليلهاي نهايي صورت جامعتري ببخشند.
نتايج نشان ميدهند دو گروه برگزيده کنترل- مورد از نظر ميانگين سني بسيار هماهنگ ميباشند و ضمن بالا بودن ميانگين جمعيت اقوام فارس 50%، آذري 8/27% و کُرد 8/11 در ميان مراجعه کنندگان به مرکز، 73% آنها داراي سواد بين ابتدايي تا دبيرستان هستنـد. همچنين 3/46% مراجعان را مجردها تشکيل مــيدهند و به طور ميانگين 47% آنها تنها زندگي ميکنند. در عين حال نزديک به 7/43% از مراجعه کنندگان تازه وارد مرکز را افراد بي خانمان تشکيل ميدهند در صورتي که پس از شش ماه پوشش برنامه به 6/17% کاهش مـييابد. غالب افراد در اين دو گروه مجرد ميباشند و در ميان دو گروه کنترل- مورد بيشتر افراد مراجعه کننده به مرکز تنها زندگي ميکنند ولي درصد تنهايي افراد گروه مورد پس از شش ماه کاهش مييابد و به طور هم زمان تعداد افراد گروه مورد در شاخص زندگي با پدر و مادر، خواهر يا برادر، مادر، پدر، دوستان، فرزند افزايش مييابد. يافتهها حاکي از بهبود نسبي ميزان پذيرش اطرافيان اين افراد پس از شرکت در برنامههاي زيانکاهي ميباشد.
در گروه مراجع بي خانمان بيشتر است، در بررسي تحصيلات در مواردي به موارد ليسانس و بالاتر برخورد کرديم، زندگي با اعضاي خانواده کمتر است. لذا شايد بتوان چنين قضاوت کرد که اعضاي مرکز را اقشار گوناگون جامعه تشکيل ميدهند. افزايش تعاملات ميان فردي يکي از شاخصهاي سلامت اجتماعي است که خود را در هم خانه شدن مراجعان با ديگران نشان ميدهد که در اين تحقيق بسيار قابل توجه ميباشد.
همچنين اطلاعات جمع آوري شده در مورد وضعيت مسکن اين افراد نشان ميدهد که تازه واردها که بيشترين تعداد بيخانمآنها را تشکيل ميدهند پس از شش ماه استفاده از برنامه هاي مرکز به طور چشمگيري شاخص بي خانماني آنها کاهش مييابد. با توجه به تعداد روز افزون معتادان بيخانمان که سلامت خود و جامعه را تهديد ميکنند موفقيت فوق از دستاوردهاي قابل توجه مرکز ميباشد و از اهميت ويژهاي برخوردار است.
روابط خانوادگي با شاخصهاي کتک زدن اعضاي خانواده، ميانگين پرداخت خرجي به خانواده در طول يک ماه گذشته، ميانگين زمان حضور در خانه بعد از ساعت 8 شب، مهماني رفتن با خانواده در طول يک ماه گذشته و ميانگين تعداد مهماني رفتن با خانواده در يک ماه گذشته سنجيده شده است. نتايج حاصل از اطلاعات به دست آمده نشان ميدهد که شاخص کتک زدن پس از گذشت شش ماه و بيشتر از مراجعه به مرکز تغيير فاحشي نميکند، اين نکته ميتواند ناشي از اين باشد که اکثريت اين افراد مجرد زندگي ميکنند و تعداد قابل اتکايي براي تحليل اين شاخص وجود ندارد لذا ميتوان گفت شاخص مذکور در ميان اين افراد که از سوي ديگر به دليل تثبيت رفتارهاي اعتيادي قادر به انجام حرکات فيزيکي خشن نمي باشند، شاخص مناسبي نيست. در نتيجه براي پاسخ گويي به اين پرسش به شاخصهاي بعدي ميپردازيم.
مقايسة دو گروه درخصوص پرداخت ميانگين خـرجي به خانواده در طول يک ماه گذشـته نشـان ميدهد که اين افراد پس از شرکت در برنامههاي زيانکاهي ميزان خرجي که به خانواده خود ميدهند، افزايش مييابد. بنابراين شاخص فوق بهبود رفتار فـرد را در بُعد روابط خانوادگي نشان مــيدهد.
شاخص بَعدي که ميانگين زمان حضور در خانه را ميسنجد نشان ميدهد در ميان تازه واردها به طور متوسط 15 شب در ماه بعد از ساعت هشت شب در خانه حضور مييابند که پس از شش ماه شرکت در برنامه هاي مرکز، ميانگين حضور در خانه به 22 شب در ماه افزايش مييابد. رابطة بين دو ميانگين از سطح معنيداري برخوردار است که نشان دهندة بهبود رفتار فرد با تکيه بر حضور در خانه است.
ميان وضعيت ورود و رفتن به مهماني رابطة مستقيمي مشاهده ميشود به گونهاي که تعداد دفعات رفتن به مهماني از 12% به 7/38% افزايش نشان ميدهد. با توجه به آداب و رسوم جامعه بهبود شاخص مهماني رفتن با خانواده نشان دهندة تغيير رفتار مراجعان پس از استفاده شش ماه و بيشتر از برنامههاي مرکز ميباشد. همچنين ساير يافته ها حاکي است که ميزان مشارکت معتادان بعد از گذشت 6 ماه در امور جاري منزل افزايش چشمگيري يافته که اين مسأله نيز مؤيد بهبود روابط معتادان با خانواده ميباشد.
شاخص بعدي ميانگين تعداد مهماني هايي است که اين افراد با خانواده در يک ماه گذشته رفته اند. مقايسه ميانگين نشان ميدهد که دفعات از 29/0 به 62/1 بار در ماه افزايش يافته است که ازسطح معني داري نيز برخوردار ميباشد.
در روند جمع آوري اطلاعات، يافته هاي جديدي مشاهده شد که جزء اهداف اصلي تحقيق نميباشد اما اطلاعات پيرامون موضوع را افزايش ميدهد. از جملة اين که ميزان پذيرش و طرد و تحقير اطرافيان افراد مراجعه کننده مورد پرسش قرار گرفت که نتايج نشان داده است افراد تحت پوشش تازه وارد بيشترين پذيرش مشتاقانه را پس از شش ماه تحت پوشش قرار گرفتن در ميان پدر و مادر و همکاران محيط کاري خود دارا هستند، سطح معنیداريِ اين ارتباط قابل توجه ميباشد و مؤيد حضور پايدار نقش خانواده در فرهنگ رايج است و مي توان با ايجاد فرصت رجعت به اين نهاد ايمني بخش، بيشترين امکان درمان فرد معتاد را فراهم نمود.
در عين حال ميزان برخورد تحقيرآميز نيز پس از شش ماه تحت پوشش برنامه بودن به طور معنیداري در ميان همکاران و کسبه و مادر و پدر کاهش مييابد که اين يافته نيز در راستاي عملکرد موفق مرکز قابل بهره برداري ميباشد.
با توجه به نکات فوق ميتوان گفت شرکت در برنامههاي زيانکاهي در ارتقاي روابط خانوادگي معتادان نقش مؤثري دارد. با توجه به اين که خريد و فروش مواد، حمل مواد وسرقت در تازه واردها بيشتر از قديميترهاست. لذا ميتوان نتيجه گرفت ورود به مرکز زيانکاهي منجر به کاهش رفتارهاي مجرمانه معتادان ميگردد.
در اين قسمت ميتوان به اين نتيجة مهم و عملياتي رسيد که تنها ارائة خدمات درماني به تنهايي کفايت نميکند و به طور حتم در کنار ارائة خدمات بايد خدمات آموزشي مستمر نيز در اختيار معتادان قرار گيرد. نتايج نشان ميدهد برنامههاي مرکز زيانکاهي نتوانسته است به طور چشمگيري رفتارهاي جنسي پرخطر را کنترل نمايد.
به نظر ميرسد که رفتارهاي جنسي ميتواند خود موضوع يک تحقيق جداگانه قرار گيرد، زيرا اهميت اين رفتارها در آسيبهاي فردي و اجتماعي معتادان به ويژه در انتقال بيماري ايدز امري محرز ميباشد.
نتايج به دست آمده از اطلاعات جمع آوري شده در اين بخش نشان ميدهد که برنامههاي زيانکاهي با تقليل چشمگير تزريق در ميان معتادان (از 100% به 16%) توانسته است رفتارهاي پرخطر مصرف را کنترل نمايد. يافته ها در هر بخش مؤيد يکديگر بوده و موفقيت بـرنامه فـوق را نشـان مـيدهد. عملکرد برنامههاي زيانکاهي در اين مرکز بر پرخطرترين رفتار اعتيادي که تزريق هروئين است، تأثير مثبت داشته و از موارد موفقيت برنامه محسوب ميشود. از آن جايي که ابتلاء به ايدز و هپاتيت از طريق تزريق و تـزريق مشترک صورت مـيگيرد و گسترش اين بيماري در سطح جهان آسيبي جدي محسوب ميشود. به همين علت محوريت برنامه زيانکاهي در جامعه حاضر کنترل بيماري ايدز ميباشد. به نظر مي رسد مرکز فوق با کاهش 50 درصدي مصرف هروئين و کاهش 84 درصدي تزريق به اين هدف نائل گرديده است.
اما در خصوص بهبود وضعيت شغلي و بازگشت به کار، ميتوان گفت که آسيب پذيرترين بخش برنامه هاي زيانکاهي همانا بازتواني افراد تحت پوشش پس از جذب در بازار کار ميباشد.
به طور کلي ميتوان گفت ميزان ايدز در افراد تازه وارد و هپاتيت در ميان افراد شش ماه و بيشتر بالاتر است. اگر اين فرض را بپذيريم که اعتياد تزريقي شيوع هپاتيت را در معتادان تازه وارد افزايش داده چرا ايدز به همان ميزان افزايش نيافته است و اگر بپذيريم که افراد تازه وارد به علت تزريقهاي مشترک مبتلا به ايدز شده اند چرا ميزان هپاتيت آنان که احتمال سرايت آن در هر بار تزريق بيشتر است، افزايش نيافته است. شايد بتوان گفت معتادان شش ماه و بيشتر سابقه تزريق مشترک و رفتارهاي جنسي کمتر داشتهاند در صورتي که معتادان تازه وارد تزريق مشترکشان به اندازه گروه دوم نيست اما رفتارهاي جنسي پرخطرتري داشتهاند که آمار ايدز در ميان آنان بيشتر است.
هزينة اثربخشي مرکز زيانکاهي تهران:
هزينة ماهانه مصرف مواد مخدر قبل از مراجعه به مرکز زيانکاهي 10.000 تومان
هزينة ماهانه مصرف مواد مخدر بعد از مراجعه به مرکز زيانکاهي 3.000 تومان
ميانگين پس انداز ماهانه مواد براي هر معتاد در کشور 7.000= 3.000- 10.000
تعداد معتادان تزريقي در کشور:
183000= 2/12% (روش غالب تزريق براساس RSA)*[3] 1.500.000
پس انداز مصرف مواد ماهانه 1.281.000.000 تومان= 7000تومان پس انداز هزينه مصرف مواد * 183000
پس انداز مصرف مواد در سال (به تومان) 15.372.000.000= 12* 1.281.000.000
ميانگين افزايش پرداخت خرجي فرد معتاد به خانواده 8450 تومان در ماه بعد از مراجعه به مرکز زيانکاهي 101.400 تومان در سال: 18.556.200.000 = 183.000 * 101.400 تومان
(بالقوه در معرض خطر ايدز) تعداد نفر 73200= 40% (شيوع سرنگ و سرسوزن مشترک در تازه وارد) * 183.000 تعداد معتاد تزريقي
تعداد نفر در معرض خطر 7320= 4% (شيوع سرنگ و سرسوزن مشترک بعد از شش ماه) * 183000 نفر
تعداد نفر پيشگيري از شيوع ايدز 65880= 7320 نفر – 73200 نفر
تومان پس انداز هزينه سالانه درمان ايدز 395.280.000.000 = 6.000.000 (هزينة سالانة درمان ايدز براي هر نفر) * 65880 تعداد نفرات درمعرض
تومان هزينه صرفه جويي با تأسيس مراکز زيانکاهي در کشور تنها با محاسبه هزينه مواد و درمان ايدز:
429.208.200.000 = 15.372.000.000+ 395.280.000.000 + 18.556.200.000
سقف پذيرش يک مرکز کاهش آسيب براساس اطلاعات افراد کليدي 1000 نفر ميباشد.
تعداد مورد نياز مرکز کاهش آسيب در کشور 183=183000 معتاد تزريقي
1000
هزينة سالانة نگهداري مرکز 72.000.000= 12*6.000.000 (هزينة ماهانة نگهداري مرکز در بهترين وضعيت)
هزينة تأسيس نگهداري کل مراکز زيانکاهي در کشور:
13.176.000.000= 72.000.000 * 183 مرکز مورد نياز
پس انداز هزينة درمان ايدز و مصرف مواد در کشور:
تومان 416.032.200.000= 13.176.000.000 – 429.208.200.000
با توجه به يافته هاي فوق ميتوان دريافت در صورتي که براي تأسيس مراکز مشابه در کشور بودجة مورد نظر تخصيص يابد ميتوان مبلغ 416 ميليارد تومان هزينة اضافي در بهداشت و درمان و ساير هزينه هاي اجتماعي، صرفه جويي کرد. از آن جايي که همة افراد معتاد به مراکز موجود در کشور مراجعه نميکنند و از سوي ديگر دولت نيز چنين هزينه اي را براي ايجاد اين تعداد مرکز درماني نخواهد پرداخت، اما ميتوان با تأسيس مراکز درماني به تعداد ممکن که با سقف 1000 نفر معتاد ارائه خدمت نمايد، در جهت اولويتهاي بهداشتي کشور قدم گذارد. به بيان ساده تأسيس هر مرکز زيانکاهي در کشور تقريباً معادل 2 ميليارد و سيصد ميليون تومان صرفه جويي اقتصادي در پي خواهد داشت که در صورت بذل توجه مسؤولان به اين مهم، اهداف مستتر دراين سرمايه گذاري محقق خواهد شد.انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی آبی دشوار بینی تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس:
تغییر نوع موس:
تغییر رنگ ها:
رنگ اصلی:
رنگ دوم:
رنگ سوم: