عنوان طرح:
بررسي شيوع پليمورفيسم ژن گيرندة دوپاميني نوع 4 (DRD4) در جمعيت معتادان ايران
نسرين اکبرلوي شبگاهي
1383
مقدمه
علل ابتلاء به اعتياد هنوز کاملاً شناخته شده نيست. تنها در چند دهة گذشته با نتايج به دست آمده از مطالعات اپيدميولوژيکي فاميلي، فرزند خواندگي و دوقلوها نقش وراثت در سبب شناسي سوءمصرف مواد مورد تأييد قرار گرفته است. با توجه به ارتباط سيستم دوپامينرژيک مرکزي با سيستم پاداشي مغز، احتمالاً در شروع و تداوم اعتيــاد گيرنده هاي دوپاميني بيشترين نقش را دارند. علاوه بر ايــن ژن گيرندة دوپـاميني نوع 4 (DRD4) حـاوي توالـي پليمورفيک در ناحية اگزون 3 بوده و برخي مطالعات ارتباط بين پليمورفيسم اين ناحيه و رفتارهاي اعتيادي را نشان داده اند. در تحقيق حاضرنیز جهت بررسي ارتباطات مذكور دو گروه افراد معتاد و سالم مورد مطالعه قرار گرفتند.
مواد افيوني و شبه افيوني روي سيستمهاي ناقل عصبي دوپامينرژيك و نورآدرنرژيك نيز اثرات قابل ملاحظهاي دارند. دادههاي گوناگون حاكي از آن است كه خواص پاداش دهنده و اعتيادآور مواد افيوني و شبه افيوني از طريق فعال شدن نورونهاي دوپامينرژيك ناحيه تگمنتال شكمي كه به قشر مخ و سيستم ليمبيك كشيده ميشوند، اعمال ميشوند.
در بررسيهاي ژنتيکي ديده شده که بين پلي مورفيسمهاي ژني گيرندههاي دوپاميني با سوءمصرف و وابستگي به مواد ارتباط وجود دارد. از جمله در برخي مطالعات يک ارتباط مثبت بين پليمورفيسم ژني ناحيه اکسون 3 ژن گيرندة دوپاميني نوع 4 (DRD4) و اعتياد به مواد مخدر گزارش شده است. از آن جا که اعتياد نيز يک بيماري مولتي فاکتوريال-پلي ژنيک است، عامل ژنتيک را به عنوان يکي از عوامل فردي مهم که ميتواند زمينه ساز اعتياد باشد، در نظر ميگيرند.
پليمورفيسم ديدگاه خاصي از تغييرات ژنتيكي است كه ميتواند در اثر بروز جهشها در ژنوم ايجاد شود. بسياري از جهش هايي كه در ژنوم اتفاق مي افتند (در بخشهاي داراي كد براي پروتئين) منجر به بروز تغييراتي در پروتئين توليد شده ميگردند، كه توسط الكتروفورز پروتئينها و بررسيهاي پروتئوميك قابل شناسايي هستند ولي يك سري از جهشها نيز به صورت خاموش باقي میمانند يا توسط الكتروفورز پروتئينها قابل شناسايي نميباشند.
اهداف تحقيق:
اين طرح به منظور بررسي شيوع زمينه ژنتيكي در بين جمعيت معتادان ايراني انجام شده است.
روش تحقيق:
طي اين مطالعه 110 نفر معتاد از بين جمعيت معتادان مراجعه كننده به مراكز درماني انتخاب و جهت آزمايش نمونه گيري شده و با تعداد معادل از افراد غيرمعتاد (گروه كنترل) مقايسه گرديدند.
پس از هماهنگيهاي اوليه، نمونة خوني افراد معتاد در لولة آزمايش حاوي EDTA جمع آوري ميگردد. سپس DNA با استفاده از روش نمک اشباع استخراج گرديد. در مرحلة بعد DNA استخراج گرديده PCR شد. سپس محصول به دست آمده از واكنش به روش ژل الكتروفورزيس بر روي ژل آکريلاميد جداسازي و بررسي گرديد. سايز باند به دست آمده بر روي ژل به واسطة مقايسه با مارکر مورد نظر که هم زمان بر روي ژل لود شده بود، تخمين زده شد. پليمورفيسم مورد مطالعه از نوع VNTR[1] در ناحية اِکسون III (Exon III) ژن DRD4 بوده، بنابراين سايز قطعات ايجاد شده در روند PCR بسته به تعداد تکرار ناحيه 48bp در ژن اصلي متفاوت بوده و در آکريلاميد ژل 8% به راحتي قابل تفکيک خواهد بود.
بحث و نتيجه گيري:
مطالعات نوروشيميايي، الکتروفيزيولوژي و رفتاري در حيوانات و انسان، ارتباط مستقيم سيستم دوپامينرژيک را در اعمال شناختي نشان ميدهد. اين در حالي است که تغييرات در اعمال اين سيستم با تغييرات ژنتيکي وابستگي دارد.
دوپامين يکي از واسطه هاي شيميايي است که در سيستم اعصاب مرکزي ناشناخته شده است و نقش بسيار مهمي در تنظيم خلق و خوي و عادتها به دليل نقش در پروسه هاي ترغيب و پاداش و تنبيه بر عهده دارد. اگر چه سيستمهاي دوپاميني زيادي در مغز وجود دارد، ولي به نظر ميرسد سيستم دوپامين مزوليمبيک براي پروسههاي انگيزش و ترغيب از اهميت بيشتري برخوردار است.
برخي از داروهاي اعتيادآور تأثيرات خود را از طريق افزايش فعاليت سيستم دوپاميني مزوليمبيک بر جا ميگذارند. سلولها در سيستم دوپامين مزوليمبيک به طور ذاتي داراي پتانسيل فعاليت خودبخودي هستند و دائماً ميزان کمي دوپامين توليد ميکنند. اين امر موجب آزاد سازي مقدار کمي دوپامين در شکافهاي سيناپسي ميشود که اين دوپامين ساخته شده، مسؤول ترغيب و فعالسازي و غيره در حالت طبيعي ميباشد.
مشاهده شده که موادي نظير هروئين، اپيوئيدها و کوکائين باعث افزايش در ساخت و ترشح دوپامين ميشوند. در نهايت، افزايش سطح دوپامين باعث افزايش تأثيرات به وجود آمده توسط نورونهاي دوپامينرژيک ميشود.
مصرف کنندگان مواد مخدر نيز از احساس شعف و وضعيتي که در اثر فعاليت دوپاميني در آنها به وجود ميآيد، لذت برده و بنابراين اکثراً يا بهتر بگویيم تمامي افرادي که اين لذت را احساس کنند، استفاده از مواد مخدر را تکرار خواهند کرد.
همچنين ساير بررسيهاي invivo ديگر نيز کاهش عملکرد دوپامينرژيک مغزي را در افراد داراي فنوتيپDRD4 (7R) تأييد نموده است
در حقيقت مخدرها باعث افزايش آزاد شدن دوپامين در هستة آکومبينس ميشوند که شبيه تأثير کوکائين و اتانول است. علت اعتياد فرد و مصرف مداوم و يا پريوديک مواد مخدر تنها به منظور احساس لذت نميباشد، بلکه احتمالاً وجود يک سري خلاءها در سيستمهاي عصبي بدن فرد را مجبور به استفاده از ماده مخدر براي جبران نقصها ميکند.
حقيقت امر اين است که اعتياد با بسياري از فاکتورهاي فيزيولوژيکي و اجتماعي و پروسههاي بيولوژيکي توأم ميباشد. تعيين توالي ژنوم انسان و بقية پستانداران به ما کمک خواهد کرد تا بتوانيم پروسه هاي بيولوژي اعتياد را همراه با ژنهايي که ريسک ابتلاء به اعتياد را در افراد بالا ميبرند، شناسايي کنيم. مطالعات اپيدميولوژيک تأييد ميکنند که 40-60% خطر ابتلاي افراد به اعتياد از جمله الکل، اپيوئيدها و کوکائين ژنتيکي است.
يکي از مشکلاتي که در شناسايي دقيق فاکتورهاي دخيل در اعتياد در بررسيهاي ژنوميک وجود دارد، تنوع فاکتورهاي ملکولي است که در اين پديده دخيل ميباشند.
از جمله مهمترين عوامل ديگر ميتوان پروتئينهاي G را نام برد که از طريق دوپامين رسپتورها، بسياري از اعمال زيستي را کنترل مينمايند. در نهايت تأثيرپذيري رسپتورها از مواد مخدر بر فعاليتG پروتئينها اثر گذاشته و باعث اختلال در تنظيم پروسههاي سيگنالينگ ميشود.
گيرندة دوپاميني (DRD4) D4 در انسان تغييرات پليمورفيسمي وسيعي به شکل سکانسهاي پشت سرهم و تکراري از يک ناحية 48bp نشان ميدهد که اين نوع پليمورفيسم تحت عنوان VNTR معروف ميباشد. در اين نوع پليمورفيسم سکانس چهل و هشت بازي ميتواند به تعداد دفعات 2 الي 10 مرتبه تکرار شود که تعداد دفعات تکرار اين سکانس در افراد مختلف متفاوت ميباشد.
ادغام دو روش ژنوميک و پروتئوميک با افزايش مدلهاي حيواني پيشرفته، اين امکان را به وجود خواهد آورد تا الگوي تغييرات بيان ژنهايي که با اعتياد در ارتباط است از جمله ژنهاي مؤثر در سنتز و يا آزاد سازي نوروترانسميترها و ژنهاي دخيل در فرآيند تولرانس و وابستگي به مواد مخدر شناسايي شوند.
جزئيات آناليزهاي ژنوم آشکار خواهد کرد که چگونه ژنها بيان و سازماندهي ميشوند و چگونه فاکتورهاي تنظيم کننده، بيان ژنها را کنترل ميکنند. اين آناليزها تواليهاي اِگزوني و اينتروني ژنهاي افراد را نشان ميدهد و پروسههاي پردازش متناوب ژنها را به طور کامل بيان ميکند. همچنين در بررسيهاي پروتئوميک در آينده بهتر مشخص خواهد شد که پديدة ترجمة ژنوم به پروتئين و توليد پليپپتيدها چگونه انجام خواهد شد. مسلماً اطلاعات بيشتر در زمينههاي ياد شده راه را براي تحقيقات عميقتر و گسترده تر در پديدة اعتياد هموارتر نموده و سرعت ميبخشد. به طور مثال وقتي به طور دقيق مشخصات تمامي ژنهاي مسؤول و رونويسي و تنظيم بيان ژن مشخص شود، ما قادر خواهيم بود ليستي از ژنهايي که به وسيلة فاکتورهاي درگير دراعتياد تنظيم ميشوند، بر اساس وجود پاسخ در ناحية تنظيمي آنها تهيه نماييم.
در نتيجه ميتوان گفت مطالعات ژنوميک در پديدة اعتياد ميتواند منجر به مشخص شدن اساس پروسة سلولي و ملکولي دخيل در رفتارهايي مانند اعتياد به ما کمک خواهد کرد تا مکانيسمهاي ديگري را که در اين امر شرکت دارند شناسايي کرده و در صورت وجود اختلال بتوانيم راه صحيح درمان و پيشگيري از اعتياد را بيابيم.
انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی آبی دشوار بینی تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس:
تغییر نوع موس:
تغییر رنگ ها:
رنگ اصلی:
رنگ دوم:
رنگ سوم: