عنوان طرح:

ارزشيابي اقدامات كاهش آسيب در زندان

ايرج اسماعيلي

1387

 مقدمه

وابستگي و سوءمصرف مواد افيوني در مراحل پيشرفته‌تر و به خصوص به صورت مصرف هروئين همراه با مخاطرات بسياري براي فرد و جامعه است. بسياري از معتادان به هروئين قادر نيستند علیرغم درمان­هاي مختلف به وضعيت پرهيز مداوم دست يابند و در صورت نبود درماني محافظت‌كننده ناگزير به ادامه حياتي خواهند بود كه تا آخر عمر تنها حول محور تهيه و مصرف مواد دور مي‎زند.

بر اساس آمار مركز مديريت بيماري‌هاي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، علت 5/67% موارد ثبت شده آلودگي به ويروس نقص ايمني (عامل ايدز) اعتياد تزريقي بوده است. با در نظر گرفتن اين كه تقريباً تمامي زنان ثبت شده آلوده به اين ويروس را همسران اين افراد تشكيل مي­داده­اند (هنوز در كشور بررسي‌هاي نظام‌مند درصد آلودگي در روسپيان  صورت نگرفته است)، تأثير ساير رفتارهاي پرخطر اين انسان­ها بر خود، خانواده و جامعه روشن‌تر مي‌شود. هپاتيت B  وC  دربسياري از معتادان تزريقي نسبت به جمعيت غيرمعتاد شيوع بسيار بالاتري دارد. افزايش شيوع اين بيماري­ها عموماً پس از طي دوره‌اي از اپيدمي متمركز ميان معتادان تبديل به اپيدمي منتشر درسطح جامعه مي‌شود.

در حال حاضر جرايم مرتبط با مواد مخدر بيشترين فراواني در بين جرايم را تشكيل مي‎دهد و قريب 50% موارد  از علل حبس  زندانيان مستقيم يا غيرمستقيم به  با مواد مخدر مربوط مي­شود.

امروزه اين پرسش براي بسياري از كارشناسان مطرح است كه آيا سيستم موجود زندان اعم از نظام­هاي تأميني، تربيتي، آموزشي و بهداشت و درمان و نظاير آنها در تحقق اهداف اصلي آن يعني سلب آزادي از محكومان و دور نگهداشتن مجرم از اجتماع  و اصلاح و تربيت آنان به منظور حفظ نظم، آرامش، امنيت و تسلي‌بخشي در جامعه موفق بوده است يا نه؟ آيا در مجموع اثر زندان­ها بر روي زندانيان را مي‌توان مثبت ارزيابي كرد؟ در پاسخ به اين پرسش بسياري از آنها بر اين باورند كه اين هدف به خوبي تحقق نمي‌يابد. گرچه نبايد اين واقعيت را فراموش كرد كه اگر نظام موجود (حبس به عنوان مجازات) وجود نداشته باشد، رفتار انحرافي به مراتب توسعه بيشتري خواهد يافت.

به طور كلي نتايج تأثير چنين مداخلاتي كه به طور سنتي به «چه روشي کارايي دارد؟» موسوم است توصيف شده‌اند. در بررسي‌ها مشخص شدكه تأثير نهايي و خاص اين مداخلات بر كاهش تكرار مجدد جرم در حدود 10 درصد بيان شده است. لازم به ذكر است كه در برخي از موارد با رويكردهاي مداخلاتي خاص، اين ميزان كاهش حتي به 30 درصد نيز رسيده است. پيام حاصل از اين نوع مطالعات اين است كه درمان مجرمان ممکن است اثرات كم ولي معنی­دار داشته و به لحاظ هزينه نيز بسيار مقرون به صرفه است. البته در حال حاضر در بسياري از كشورها مثل انگليس و كانادا، مطالعات در جهت يافتن چارچوب‌هاي درماني مناسب براي گروه‌هاي گوناگون مي‌باشند و محققان اميدوارند كه با بهبود شيوه‌هاي مداخله و درمان اين ميزان اثر بيشتر شود.

توجه به اعتيادبه عنوان يك مشكل بهداشتي،داراي سابقه­اي طولاني در ساختار وظايف وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشكي است. براي اولين بار در سال 1365 دربرنامه كشوري بهداشت روان به اين بيماري توجه کردند و تدوين كنندگان  برنامه كشوري بهداشت روان به اين نكته اشاره داشته­ اندكه" اعتياد به ترياك و هروئين يكي از مسائل اساسي در ايران به شمار  مي رود."

سوءمصرف مواد مخدر يكي از مهم­ترين مسائل بهداشتي كشور به شمار مي­رود. آمارها بيانگر آن است كه2/1 تا 3/3 ميليون نفر از جمعيت کشور مبتلا به اعتياد هستند. اين شيوع زياد به خصوص هنگامي اهميت بيشتري می­يابد كه به عوارض جسمي و رواني اعتياد توجه كنيم. هم اكنون مصرف تزريقي مواد به عنوان شايع­ترين راه انتقال ايدز در كشور به شمارمي­رود . به طوري كه 7/87 درصد از مبتلايان شناخته شده  HIV/AIDSکه راه انتقال بيماري در آنان به دقت تعيين شده است مصرف كنندگان تزريقي مواد هستند. اعتياد شانس ابتلاء به هپاتيت و سل را نيز بالا می­برد و عوارض رواني فراواني براي فرد مصرف كننده به دنبال دارد. همچنين پديدة اعتياد عوارض اجتماعي براي فرد مصرف كننده و جامعه ايجاد مي­كند. براي مثال حدود نيمي از زندانی­شدگان سال 1386 در كشور، جرائم مرتبط با مواد مخدر داشتند. بنابراين پيشگيري و درمان اعتياد از اهميت زيادي برخوردار است. اگرچه مشکل اعتياد در زندانياني که با جرائم ديگر دستگير  شده­اند نيز وجود دارد.

سلامتي شرطي ضروري براي ايفاي نقش­هاي اجتماعي است و يك موضوع مشترك در بسياري از فرهنگ‌هاست. در واقع هر جامعه ­اي به عنوان بخشي ازفرهنگ خود مفهوم خاصي از سلامتي دارد. سلامتي از واژه­هايي است كه بيشتر مردم با آن كه مطمئن ­اند معناي آن را مي­دانند، تعريف آن را دشوار مي­يابند؛ از اين رو سلامتي تعريف‌هاي بسياري دارد و تعريفي كه از همه بيشتر پذيرفته شده است مربوط به سازمان جهاني بهداشت (در سال1948) مي­باشد: بر اين اساس «سلامتي عبارت است از رفاه كامل جسمي، رواني و اجتماعي، و نه تنها بيمار يا معلول نبودن»، و درسال­هاي اخير با گنجاندن «توانايي داشتن يك زندگي از نظر اقتصادي و اجتماعي مؤثر» اين تعريف تقويت شده است.

مفهوم كيفيت زندگي براي اولين بار در ديگر رشته­هاي علمي، به ويژه در علوم اجتماعي پديدار شده است. با گذشت زمان، گستره­اي از رشته­هاي مختلف بر موضوع كيفيت زندگي تأثير داشته­اند، ازجمله: فلسفه، علوم اجتماعي، اقتصاد، جامعه شناسي، روان شناسي، پزشكي و پرستاري. مفهوم كيفيت زندگي از دهة 80 در متون مراقبت بهداشت محبوبيت روز افزوني پيدا كرده است. در تعريف كيفيت زندگي توافق نظري وجود ندارد و تعريف­ هاي متعددي ازآن ارائه شده است، تعريف سازمان جهاني بهداشت از كيفيت زندگي عبارت است از «شرايط زندگي يا حالتي از زندگي كه از تركيب عوامل مختلفي،كه تعيين كننده سلامتي مي­باشند، نتيجه مي­شود نظير: رفاه (شامل راحت بودن محيط فيزيكي و رضايت شغلي)،  آموزش،  دستاوردهاي اجتماعي و هوشي،آزادي عمل، عدالت و نبودن ستم».

آن چه مسلم است اين كه كيفيت زندگي، يك مفهوم چند بُعدي مي­باشد كه سلامت جسماني، رواني و اجتماعي يك شخص را دربر مي­گيرد و از اين رو اصطلاح كيفيت زندگي مرتبط با سلامتي تعريف شده است كه در ارتباط با مراحل بيماري يا درمان مي­باشد.

  سلامتي از والاترين نعمات الهي‌ است كه حفظ، تأمين و ارتقاء آن از واجبات و وظايف آحاد و ابناء بشر است. سلامتي همواره در تيررس تهديد بيماري­هاست. از سوي ديگر اعتياد به مواد مخدر و سوءمصرف مواد از مشكلات به نظر لاينحل جامعة جهاني و از جملة آن ايران است، همراهي اعتياد، ايدز و بيماري­هاي مقاربتي تشكيل يك مثلث شوم را داده است كه اضلاع آن بر زندان و ساختار پيچيده و در هم تنيده واقع است. اين مثلث ايجاد دور باطلي كرده است كه هر يك اثر مرگ‌بار و بيماري‌زايي موارد ديگر را تشديد مي‌كند.

 بروز بيماري نو پديد ايدز و خطر بالقوه و بالفعل آن جامعه را تحت ‌الشعاع قرار داده است. به علت ماهيت ايدز كه تنها يك بيماري عفوني نبوده بلكه به واسطة ماهيت خاص بيماري يك معضل اجتماعي، اقتصادي، روحي، رواني و بهداشتي است. وجود بيماري­هاي مقاربتي (STIs) با شيوع زيادتر و همراهي با ايدز اين مشكل را دو چندان پيش روي كارگزاران بهداشتي قرار داده است. شيوع بالاي هر يك از بيماري­هاي ذكر شده در محيط بسته‌اي چون زندان به علل مختلف از جمله رفتارهاي پرخطر و غيربهداشتي خود اهميت توجه به آنها را بيشتر مي‌كند.

سلامتي بدون شك مفهومي مطلوب و دل­خواه است و همه تمايل دارند، در وضعيت رفاه كامل جسمي، اجتماعي و رواني قرار داشته باشند. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز برخورداري از سلامتي را حق آحاد ملت مي‌داند، لذا فردي كه به هر علتي محكوم به زندان مي‌شود، نبايستي از اين حق محروم شود. از سوي ديگر هر فرد از افراد جامعه مي‌تواند بر سلامت سايرين اثرگذار باشد. اين مسائل سبب شده تا سلامتي زندانيان مورد توجه متوليان سلامت عمومي قرار گيرد.

اهداف تحقيق

1.مطالعة ارزشيابي اقدامات زيانكاهي در زندان با تأكيد بر بررسي كارايي و اثربخشي اقدامات‌كلينيك­هاي مثلثي  رفتارهاي پرخطر زندان­ها در  اجراي برنامه درمان با متادون

2.تعيين ميزان كارايي كلينيك­هاي مثلثي در ارائة خدمت به افراد تحت پوشش در قالب درمان با متادون

3.بررسي ميزان اثربخشي  برنامه­هاي درمان با متادون در بهبود سلامت روان زندانيان تحت پوشش

4.بررسي ميزان اثربخشي  برنامه­هاي درمان با متادون در بهبود كيفيت زندگي زندانيان تحت پوشش

5.بررسي ميزان اثربخشي  برنامه­هاي درمان با متادون در بهبود سطح دانش، نگرش و عملكرد زندانيان تحت پوشش

6.بررسي ميزان اثربخشي  برنامه­هاي درمان با متادون در بهبود وضعيت ابعاد زندگي زندانيان تحت پوشش

 روش تحقيق:

اين مطالعه، يك ارزش­يابي و ارزيابي‌ است، لذا در يك مقطع زماني انجام گرفته است. روش تحقيق پيمايشي بوده و به منظور كشف داده‌ها يا اطلاعات استفاده مي‌شود . بخش نخست اين مطالعه پس رويدادي است زيرا پس از انجام يك عمل به بررسي آن پرداخته شد. در فاز دوم مطالعه يك مطالعه طولي و پيگيري در دو مقطع زماني به فاصلة سه ماه و در طي يك دورة زماني شش ماه اجرا و اطلاعات از آزمودني ها اخذ شد.

جامعة آماري: كليه مدد جوياني كه در زندان­هاي استان تهران به سر مي­برند.كلية مدد جوياني كه در مراكز و كلينيك­هاي مثلثي زندان­ها تحت توجه قرار گرفته‌اند. پروندة مدد جويان محبوس در زندان­هاي مورد بررسي. براي دستيابي به اهداف مورد نظر، تحقيق در 4 فاز: 1- مصاحبة ‌عميق، 2- بحث متمرکز، 3-  مطالعة پيمايشي و 4-مطالعة پيگيري اجرا شد.

حجم نمونه 195 نفر محاسبه شد که با توجه به ريزش احتمالي تعداد نمونه در اين پژوهش 200 نفر از مدد جويان بر اساس معيارهاي ورود و خروج مطالعه وارد تحقيق شدند. در عمل با توجه به امكان ريزش و ماندگاري در درمان  و از دست دادن نمونه 250 نفر وارد مطالعه شدند.

داده­هاي مورد نياز پژوهش به كمك پرسشنامه­ هاي زير جمع­ آوري شد. 1- پرسشنامه اطلاعات جمعيت شناختي  (دموگرافيك) 2-آزمون كيفيت زندگي  (SF-36)3- آزمون سلامت عمومي (GHQ-28) 4- پرسشنامه محقق ساخته در زمينه عوامل خطرساز در زمينه ابتلاي به بيماري­هاي هپاتيت B، C و  HIVکه به صورت پرسشنامه  دانش، نگرش و عملكرد ايدز KAP STUDY) AIDS) و با مرور ادبيات پژوهشي انجام گرفته در پژوهش­هاي داخل و خارج از کشور تهيه و تنظيم شد. به منظور تأييد روايي، پرسشنامه  مورد نظر پس از تهيه در اختيار چند نفر از همکاران متخصص بيماري­هاي عفوني قرار گرفت.آنان نظر خود را در اين زمينه ارائه کردند تا روايي ابزار از نظر ايشان از نظر محتوايي تأييد شد.

براي تحليل مصاحبه عميق و مطالعه FGD‌ از روش‌هاي متناسب تحليل يافته‌هاي كيفي با گروه­بندي متناسب استفاده شد. براي تحليل مطالعة پيمايشي مفاهيم آمار توصيفي شامل محاسبات توصيفي، توزيع فراواني و فراواني نسبي، محاسبات شاخص­ هاي مركزي، پراكندگي و حدود اطمينان %95 با در نظر گرفتن ماهيت طبقه‌بندي وپس از ايجاد متغيرهاي جديد انجام گرفت. براي تحليل مطالعه پيگيري پس از نمره­گذاري و کمي کردن اطلاعات با استفاده از آزمونT  زوجي، تحليل واريانس و اندازه­گيري­هاي مكرر  انجام شد. محاسبات پايايي از روش برآورد دروني سؤالات ( كرونباخ) و محاسبات روايي با استفاده از آزمون همبستگي انجام شد. پس از جمع‌آوري اطلاعات و داده‌ها و انتقال آن با كامپيوتر با نرم‌ افزار SPSS15 تجزيه و تحليل آماري صورت گرفت.

بحث و نتيجه­ گيري

پژوهش حاضر که تحت عنوان "ارزش­يابي اقدامات زيانكاهي در زندان­هاي استان تهران" طراحي شده است؛ در پي ارزش­يابي اقدامات کاهش آسيب در زندان­هاي استان تهران است. به اين منظور وضعيت کيفيت زندگي و سلامت روان به عنوان شاخص­هاي بهداشتي و سلامتي در ميان مدد جويان تحت پوشش خدمات زيانکاهي در زندان­هاي استان تهران بررسي شد.

از مجموع 250 نفر پاسخگو، 27 نفر (8/10%) در زندان اوين، 135 نفر (54%) در زندان قزل حصار و 88 نفر(2/35%) در زندان رجایي شهر به سر مي­برند. از نظر سن 27 نفر (8/10%) کمتر از 25 سال، 98 نفر( 2/39%) 30-26 سال، 79 نفر (6/31%) 40-31 سال و 46 نفر (4/18%) بيش از 40 سال داشته­ اند. در اين ميان 194 نفر (6/77%) مرد و 56 نفر (4/22%) زن بودند.

در بررسي وضعيت سواد پاسخگويان؛ 15 نفر(6%) از پاسخگويان بي­سواد، 47 نفر(8/18%) تحصيلات ابتدايي، 85 نفر(34%) تحصيلات راهنمايي، 79 نفر(6/31%) تحصيلات دبيرستان و ديپلم، 12 نفر (8/4%) تحصيلات فوق­ ديپلم و 12 نفر (8/4%) تحصيلات ليسانس يا بالاترداشته ­اند. در بررسي و ضعيت تأهل؛ 86 نفر (7/34%) از پاسخگويان مجرد، 111 نفر (8/44%) متأهل و 51 نفر (5/20%) مطلقه، بيوه و متارکه کرده بودند.

در بررسي انواع خدمات ارائه شده: پنج نفر (3/8%) بيان کردند که در مرکز سرنگ استريل دريافت مي­کنند. صد و شصت و سه نفر (6/88%) بيان کردند که در مرکز متادون خوراکي دريافت مي­کنند. شش نفر (8/9%) بيان کردند که در مرکز کاندوم دريافت مي­کنند. هشت نفر (9/12%) بيان کردند که در مرکز آب مقطر استريل دريافت مي­کنند و سيزده نفر (5/24%) بيان کردند که در مرکز خدمات ديگري را دريافت مي­کنند.

 پس از گذشت شش ماه و مقايسة سه سطح آزمون سلامت عمومي مشخص شد،آزمودني­ها به طرز معنی­ داري بهبود داشته ­اند و اقدامات کاهش آسيب منجر به ارتقاي سلامت دراين مقياس­ها شده است. در مقياس اختلالات روان تني، مقياس اختلالات اضطرابی، مقياس اختلالات اجتماعي، اختلالات افسردگي و در نمرة کلي پرسشنامة سلامت عمومي GHQ-28 اختلاف معنی ­دار مشاهده شده است. در پژوهشي كه توسط فيروز كوهي و همكاران (1384) مبني بر بررسي تأثير سم ­زدايي بر ميانگين نمرة اضطراب و افسردگي معتادان مراجعه كننده به كلينيك ترك اعتياد بيمارستان بهاران انجام گرفته بود، نتايج بيانگر اين بود كه: اختلاف ميانگين نمرة اضطراب قبل و بعد از سم زدايي با 001/0 P<معني دار بود و اختلاف ميانگين نمرة افسردگي قبل و بعد از سم زدايي 001/0P< معني­دار بود. نتايج نشان مي­دهد كه دربسياري از موارد اضطراب و افسردگي بيماران در زمان مصرف مواد، ناشي از عواقب فردي، اجتماعي يا بيولوژيك ناشي از مصرف مواد است. بنابراين با درمان اعتياد علائم اضطراب و افسردگي كاهش و در نتيجه عواقب بعدي آن كاهش مي­يابد و نيازي به استفادة مداوم از داروهاي ضد اضطراب و افسردگي نمي­باشد .

در تحقيقی كه در سيستم اصلاحي شهر نيويورك انجام و اثر دوز بالاتر متادون بر ميزان بازگشت به زندان و تكرار جرم بررسي شد. مقايسة دو گروه درماني با دوز كم و دوز بيشتر نشان داد كه گروه تحت درمان با دوز بيشتر متادون با احتمال كمتري دست به تكرار جرم زده‌اند. مقايسة ميانگين مدت آزاد بودن تا دستگيري دوباره در دو گروه به ترتيب 187 و 253 روز بوده است.

دربررسی كيفيت زندگي مددجويان، آزمودني­ها در طي مدت انجام پژوهش­هاي عملکرد جسماني ، درد بدني، سلامت عمومي، شادابي، عملكرد اجتماعي و  سلامت روان به طرز معنی­داري بهبود داشته­اند و اقدامات کاهش آسيب منجر به ارتقاي سلامت در اين مقياس­ها شده است، ولي با توجه به آن كه اقدامات کاهش آسيب منجر به ارتقاي سلامت در مطالعة سال 2000 در زندان NSW استراليا نشان دادكه: در هر 8 حيطة كيفيت زندگي، مردان زنداني رتبة بالاتري نسبت به زنان زنداني دارند. صرف نظر از وضعيت زنداني بودن، اختلاف بين نمرات مقياس­هاي آنها با جامعه نرمال در زنان بيشتر از مردان است. مقايسة مقياس­هاي زندانيان با جامعه نشان مي­دهد كه رتبة نقش فيزيکي و نقش احساسي زندانيان مرد بالاتر و رتبة سلامت رواني آنها پايين­تر از جامعه است. رتبه­هاي درد بدني، سلامت عمومي، شادابي، عملکرد اجتماعي، نقش فيزيکي تقريباً بين هر دو گروه مشابه است. زنان زنداني در تمام مقياس­ها به جز نقش فيزيکي نمرات پايين­تري نسبت به زنآن جامعة نرمال داشتند. اختلاف به ويژه در شادابي، عملکرد اجتماعي، سلامت رواني بسيار واضح و چشمگير است. مطالعة نيوساوت­وِلز نشان داد كه زندانيان سردرد و بي­خوابي بيشتري نسبت به جامعة نرمال دارند. مشكل بي­خوابي مردان زنداني 40 برابر و زنان زنداني 25 برابر بيشتر از جامعة نرمال بود. متوسط سن زندانيان مرد 8/33 سال و زن 3/32 سال بود كه جوان­تر از متوسط سن جامعة استراليا بود. جدول زير ميانگين نمرات حيطه­ هاي مختلف را نشان مي­دهد.

در بررسي دانش، نگرش و عملكرد مدد جويان دربارة بيماري HIV/AIDS در طي مدت انجام پژوهش درمقياس­هاي دانش، نگرش، عملكرد و در مجموع دانش، نگرش و عملكرد به طرز معنی­ داري ارتقاء داشته ­اند و اقدامات کاهش آسيب منجر به ارتقاي سطح در اين مقياس­ها شده است. وکيلي پژوهشي را تحت عنوان «بررسي ميزان آگاهي و نگرش مردان معتاد زندان مرکزي زنجان در زمينة ايدز و تعيين برخي عوامل مرتبط با آن» انجام داد؛ نتايج نشان دادند كه  3/67 درصد آنها مايل بودند تحت آزمايش تشخيصي بيماري ايدز قرار گيرند. 7/67 درصد مايل بودند در صورت بيمار بودن به خانواده خود اطلاع دهند و 1/89 درصد مايل بودند که اطلاعات کاملي راجع به اين بيماري کسب نمايند. اسماعيلي در بررسي در زندان مرکزي اصفهان نشان داد که دانش و نگرش  زندانيان در حد مطلوبي است ولي خدمات درون زندان و داشتن سابقة حبس منجر به افزايش دانش و بهبود نگرش زندانيان درباره بيماري HIV/AIDS نشده است. عملکرد زندانيان بسيار نامناسب تشخيص داده شد.

در تحقيق ديگري برنامه‌هاي زيانکاهي در بو­ینوس­آيرس بررسي شده است. اهداف اين تحقيق عبارت بوده از: ترويج اطلاعات در مورد روابط جنسي سالم‌ و تزريق در ميان مصرف‌كنندگان مواد مخدر به منظور برقراري ارتباط ميان تزريق کنندگان مواد مخدر و سازمان­هاي اجتماعي محافظ سلامت. پيرو اين اهداف در تحقيق فوق از هفت وسيله پيشگيرانه مانند پوستر، بروشور و برچسب كه بر اساس يافته‌هاي حاصل از روش گروه­هاي متمركز طراحي شده، استفاده گرديده است. اين ابزار همراه با كاندوم و سرنگ توسط امدادگران دو مركز سرپايي ميان افراد توزيع شده است. پيمايش فوق در ميان 600 نفر انجام گرفت كه جلسات توجيهي براي همة شركت‌كنندگان ترتيب داده شد. نتايج نشان داد: گروه هدف ابزار مورد استفاده را که با توجه به نياز آنان انتخاب شده بود، پذيرا شدند. مواد آموزشي مورد استفاده نيز قابل فهم و با توجه به زبان و شرايط آنان طراحي شده بود و مصرف‌كنندگان مواد مخدر را به شركت در فعاليت­هاي پيشگيرانه ترغيب ‌نموده است.

درتحقيق ديگري فاكتورهاي اجتماعي و تغيير رفتار افراد تحت پوشش برنامه زيانکاهي در شهر داکا محوريت مطالعه قرار گرفته است. مرکز فوق با هدف ارتقاء آگاهي افراد نسبت به سلامت خويش، برنامة زيانکاهي را به اجرا گذاشته است. در واقع آگاهي شاخص معرف مخاطبان اين برنامه بوده است. پيش فرض تحقيق بر اين اساس است که اين افراد در مورد سلامت خود آگاهي ندارند، در غير اين صورت حتماً به پزشك مراجعه مي‌كردند. در اين طرح آنها را نسبت به سلامت-شان آگاه ساخته و پس از گذشت 6 ماه، ميزان مشاركت در برنامه فوق به تدريج افزوده مي‌شود. به هر حال اين افراد در فعاليت­هاي ضداجتماعي و جرائم مشاركت داشته‌اند. اما درمان با روش زيانکاهي قابليت تغيير رفتار را در آنها به ظهور  رسانده است. آنها با آگاهي نسبت به خود، خانواده، ‌جامعه و كشورشان به زندگي طبيعي بازگشته ومسؤولان ادامه حيات داده‌اند.

در بررسي نتايج بحث متمركز در زمينه­ هاي ده گانه زندگي مدد جويان و با توجه به نتايج آزمون، با وجود آن که اقدامات کاهش آسيب سبب افزايش نمرات در اين ده زمينة زندگي شده است ولي در مواردي چون "راه­هاي كسب در آمد و رويکرد به جنبه ­هاي قانوني کسب درآمد، "راه­هاي بهتر در گزينش مکان مناسب براي زندگي" و "راه­هاي بهتر براي تهيه غذا" اين اختلاف از نظر آماري معنی ­دار نيست. از آن جايي که براي اين سه مورد، خدمات رايگان وجود ندارد و مسائل اقتصادي در آن دخيل است مي­توان علت را دلايل مالي دانست. در مقابل در زمينه­ هايي چون "استفاده از خدمات و برنامه ­هاي کاهش آسيب"، "راه­هاي حل مشكلات حقوقي"، "بهبود روابط خانوادگي"، "راه­هاي بهبود خود"، "راه­هاي مهار احساسات منفي" و "راه­هاي مقابله با مشكلات سلامتي" اختلاف موجود از نظر آماري معنی­ دار است. بي­شک مهم­ترين حيطة مورد بررسي در ميان زمينه ­هاي ده گانه بحث شده "راه­هاي مقابله با مشکلات مواد مخدر و سوءمصرف مواد" است. با توجه به نتايج آزمون، آزمودني­ها در طي مدت انجام پژوهش در زمينة راه­هاي مقابله با مشكلات مواد مخدر به طرز معنی­ داري بهبود داشته ­اند و اقدامات کاهش آسيب منجر به ارتقاي سلامت در اين راه شده است.

در بررسي تأثير برنامة كاهش آسيب در معتادان تزريقي شهرستان سراوان نتايج به شرح زير است: در اين مطالعه 46 مورد (3/79%) از موارد، تزريق مشترك داشته ­اند كه علت تزريق مشترك در 5% موارد كمك گرفتن از ديگران و 5/19% موارد به علت عدم دسترسي به لوازم تزريق عنوان شده است، توزيع بسته ­هاي  کاهش آسيب (مخدر، سرنگ، پنبه الكل و كاندوم) به همراه مشاوره منجر به عدم تزريق مشترك در 100% موارد شده است. با توجه به تغيير رفتار 2/36% از موارد به سمت ترك يا تغيير روش، مي­توان نتيجه گرفت كه برنامة کاهش آسيب اجرا شده، مطلوب بوده است و چه بسا با افزايش كيفي و كمّي اين برنامه بتوان درصد موفقيت را بالاتر برد. در اين بررسي 5/34% از موارد شريك جنسي متعدد داشته و 9/6% مردِ همجنس باز بودند و با توجه به اين كه شايع­ترين راه از انتقال HIV/AIDS با 6/80% از راه آميزشي بوده، توزيع بسته­ هاي کاهش آسيب توانسته است در پيشگيري از بروز بيماري­هاي منتقله از طريق آميزشي مؤثر باشد.

شركت در برنامه­ هاي زيانكاهي منجر به بهبود در وضعيت فردي و اجتماعي معتادان مراجعه کننده، بهبود نسبي ميزان پذيرش اطرافيان اين افراد پس از شرکت در برنامه ­هاي زيانکاهی، بهبود افزايش تعاملات ميان فردي و وضعيت مسکن اين افراد را نشان مي­دهد. برنامه­ هاي زيانکاهي به طور چشمگيري شاخص بي خانماني مددجويان را کاهش داده است. با توجه به بهبود روابط خانوادگي معتادان، ميزان مشارکت معتادان در امور جاري منزل افزايش چشمگيري يافته که اين مسأله  نيز مؤيد بهبود روابط معتادان با خانواده مي­باشد. با توجه به نکات فوق مي­توان گفت شرکت در برنامه هاي زيانکاهي در ارتقاي روابط خانوادگي معتادان نقش مؤثري دارد. با توجه به اين که خريد و فروش مواد، حمل مواد و سرقت در تازه واردها بيشتر از قديمي­ ترها است. لذا مي­توان نتيجه گرفت ورود به مرکز زيانکاهي منجر به کاهش رفتارهاي مجرمانه معتادان مي­گردد. نتايج نشان مي­دهد برنامه­ هاي مرکز زيانکاهي نتوانسته است به طور چشمگيري رفتارهاي جنسي پرخطر را کنترل نمايد. چون محوريت برنامة زيانکاهي در جامعه حاضر کنترل بيماري ايدز مي­باشد. به نظر مي­رسد خدمات زيانکاهي منجر به کاهش 50 درصدي مصرف هروئين و کاهش 84  درصدي تزريق آن شده است.

در تحقيقي ميزان اثربخشي برنامه كاهش آسيب در سوئد در يك مطالعة طولي سنجيده شد. سرايت هپاتيت B و C و ايدز در ميان 689  نفر تزريق كننده تحت برنامه و خارج از برنامه بررسي شد. در طي 31  ماه ويروس ايدز گسترش نيافت و شيوع HIV 5/2%  بود. بروز ايدز در ميان مرداني كه تزريق را همراه با همجنس بازي داشتند، دو برابر بود و در ميان زنان نيز رفتارهاي پرخطر جنسي زمينه بروز ايدز بود. نتايج نشان داده است زناني كه در طي شش ماه اخير به بيماري­هاي مقاربتي مبتلا بودند دو برابر زناني كه به اين بيماري­ها گرفتار نشدند، مبتلا به ايدز شدند.

 در يک نگاه کلي مشخص است که اقدامات کاهش آسيب به اجرا درآمد ه براي زندانيان تحت پوشش در بهبود وضعيت سلامت روان و كيفيت زندگي آنان مؤثر بوده است.

در جمع ­بندي يافته ­هاي مطالعة حاضر مشخص شد ويژگي­هاي جمعيت شناختي مدد جويان عواملي مهم و تعيين کننده براي وضعيت کيفيت زندگي و مؤلفه­ هاي آن نيستند. در اکثر مطالعات مربوط به زندان  به اين امر اشاره شده است.

يافته­ هاي پژوهش در مورد مقايسه ميانگين­ هاي مقياس­ هاي هشت گانه حاصل از کل گروه نمونة مورد مطالعه با ميانگين­ هاي به دست آمده از مطالعه منتظري و همکارانش که بر روي جمعيت شهر تهران انجام شده نشان داد که تمام ميانگين گروه نمونه بدون استثناء از ميانگين­ هاي به دست آمده از مردان غيرزنداني شهر تهران پايين­تر است؛ که نشان دهنده بدتر بودن شرايط جمعيت مدد جويان از جمعيت غيرزنداني در تمام مقياس­هاي کيفيت زندگي است. بي­شک يکي از مهم­ترين  دلايلي که مي­توان اين تفاوت زياد را به آن نسبت داد، شرايط فيزيکي و رواني حاکم برمحيط زندان­ها است؛ که افراد را مستعد ابتلاء به بيماري­هاي جسمي و رواني و در نهايت پايين آمدن کيفيت زندگي مي­کند که شايان توجه وبرنامه­ريزی لازم است.



-آمار مربوط به عفونت HIV/AIDS  در ايران، مرکز مديريت بيماري­ها، 1/10/1386.

- what’s working

1 -آمار مربوط به عفونت HIV/AIDS  در ايران، مرکز مديريت بيماري­ها، 1/10/1386.

2-آمار سازمان زندان­ها، 1386.

- health

- Health Related Quality of Life (HRQOL)

- evaluation study

- cross – sectional

- longitudinal

- follow up

- deep interview

-  focus group disscussion

- follow up