عنوان طرح:
سنجش اثربخشي تلفيق عامل خودکنترلي در مدلEPPM جهت پيشگيري از مصرف مواد مخدر در دانشآموزان پسر دبيرستانهاي غرب شهر تهران
حميد اله وردي پور
1384
مقدمه
مصرف مواد مخدر، سير فزاينده سوءمصرف مواد، تنوع مواد مخدر و همچنين فنآوري و نوآوريهايي كه براي ساخت و توليد مواد مخدر صورت ميگيرد، به عنوان يكي از حادترين و پيچيدهترين مشكلات بهداشتي عصر حاضر ميباشد. مصرف مواد مخدر يكي از جديترين معضلات بشري در سالهاي اخير و يكي از پيچيدهترين پديدههاي انساني ميباشد و تا به حال هيچ پديدهاي اين قدر انسان را به چالش نخوانده است. براي اولين بار در تاريخ انسان با اپيدميای مواجه شدهايم كه پايهها و بنيانهاي جامعه انسان را به تحليل ميبرد و صرفاً به جسم افراد حمله نميكند. از آن جايی كه اين پديدهها پيچيده ميباشد، پيشگيري از آن نيازمند كاربرد تئوريهاي متعدد در رشتههاي علمي مختلف، روشها و تكنيكهاي متنوع ميباشد.
استفاده از تئوريهاي تغيير رفتار بخش مهمي از مداخلات سودمند ميباشد. همچنين برنامههاي پيشگيري بايستي به سمت گروههاي اختصاصي متمركز گردند و بايستي داراي اثرات سينرژيك با ديگر روشهاي مداخله در مقابله با مصرف مواد مخدر باشند. به خصوص استراتژيهاي پيشگيري اوليه براي جوانان بسيار حائز اهميت است و به كارگيري تئوريهاي تغيير ر فتاري بسيار سودمند ميباشد. در واقع آموزش اساسيترين ابزار و روش پيشگيري از اعتياد ميباشد. افزايش اطلاعات و دانش مناسب درباره مشكلات ناشي از مصرف مواد مخدر و اثرات مضر آن در سطح مدرسه بسيار مؤثر شناخته شده است و تجارب كارشناسان بايستي در كتب درسي متوسطه لحاظ شود و اينگونه اطلاعات دانشآموزان را نسبت به انواع اثرات مواد مخدر بر روي سلامت خود و خانواده حساس خواهدكرد. استراتژيهاي آموزش پيشگيري سوءمصرف مواد با هدف تأثير گذاري بر زندگي مهارتهاي اجتماعي شامل تصميمگيري، مهارتهاي امتناعورزي، تحليل نقادانه و تواناييهاي سيستماتيك و قضاوتي ميباشد.
از آن جايي كه اقدام به مصرف مواد مخدر پديدة پيچيدهاي است كه عوامل متعدد فرهنگي، اجتماعي و فردي در بروز آن نقش دارند، كاربرد هر برنامه آموزشي مهارتهاي مقاومت در برابر سوءمصرف مواد مخدر بايستي با تأكيد بر تئوريهاي تغيير رفتار و براساس برنامهريزيهاي آموزشي اثربخش انجام گيرد و در اين راستا ، اين پژوهش با به كارگيري مدل فرآيند موازي توسعه داده شده[1] (EPPM) به عنوان چارچوب اصلي تئوريك تغيير رفتار و با تلفيق عامل خودكنترلي[2] برگرفته شده از تئوري شناختي اجتماعي بندورا و تئوري عمومي جرم[3] گاتفردسون تلاش شده است تا يك چارچوب تئوري تغيير رفتار با قابليت پيشبيني رفتار قوي و دقيق طراحي گردد تا علاوه بر تحليل و تبيین دقيق رفتار، اقدام به طراحي برنامه آموزش مهارت مقاومت در برابر مواد مخدر گردد تا علاوه بر تحقق تغيير رفتار، استمرار رفتار تغيير يافته را پيشبيني و تضمين نمايد و نتايج به دست آمده از اين مطالعه قادر به طراحي يك مدل مصونيت رفتاري براي پيشگيري اوليه از سوءمصرف مواد مخدر در ميان جوانان باشد.
اهداف پژوهش:
هدف کلي پژوهش بررسي ميزان کارآيي تلفيق خودکنترلي در مدل EPPM در پيشگيري از مواجهه با مواد مخدر در دانش آموزان پسر غرب تهران بوده است. اهداف فرعي شامل تعيين و مقايسة ميزان آگاهي در گروههاي مداخله و شاهد، تعيين و مقايسه اثربخشي مدل طراحي شده (تلفيق عامل خودکنترلي در مدل EPPM بر تغيير نگرش، قصد رفتاري، مهارتهاي مقاومت، ميزان مصرف دانشآموزان نسبت به مواد مخدر و سوءمصرف مواد مخدر ميباشد.
روش تحقيق:
جامعة پژوهش در اين مطالعه، دانش آموزان پسر در مقطع دبيرستان ميباشند که در سال تحصيلي 82 – 81 و 83 - 82 در دبيرستانهاي روزانة دولتي منطقه 10 تهران ثبت نام و اشتغال به تحصيل داشتند، و از آن جایي که اين پژوهش يک مطالعة نيمه تجربي و از انواع مطالعات کارآزمايي ميداني ميباشد، براي نمونه گيري بر اساس برآورد حجم نمونه که براي هر گروه به 5 نفر برآورد گرديده بود، دو گروه دانش آموز با ويژگيهاي فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي يکسان که تقريباً با فاصلة 2000 نفر از همديگر قرار داشتند و در سه رشتة تحصيلي علوم تجربي، رياضي و انساني مشغول به تحصیل بودند، انتخاب گرديدند، اين دبيرستان براساس نمونه گيري تصادفي ساده از بين 6 دبيرستان انتخاب گرديد و با استفاده از جدول اعداد تصادفي، دبيرستان فارابي به عنوان گروه شاهد انتخاب شد. روش گردآوري اطلاعات در اين پژوهش استفاده از آزمايشات کيفي سنجش متابوليت هاي مورفين، حشيش و بهره گيري از پرسشنامة کتبي ميباشد که با مقياس حساسيت درک شده، اثربخشي درک شده و خودکارآمدي درک شده، خودکنترلي، قصد رفتاري، مهارتهاي مقاومت در برابر مواد مخدر و آگاهي ميباشد. (الف) ابزار گردآوري اطلاعات در اين پژوهش عبارت از تست نواري ايمونوتروکاتو سنجش کيفي سريع متابوليتهاي مورفين و حشيش (ب) پرسشنامة متغيرهاي مدل EPPM (ج) مقياس خودکنترلی (د) مقياس اندازه شدن قصد رفتار (ه) مقياس پذيرهگيري سنجش آگاهي.
بحث و نتيجه گيري:
نتايج به دست آمده نشان ميدهد که اختلاف معني داري براي ميانگين نمرة آگاهي نگرش، قصد رفتاري، مقاومت در برابر فشار دوستان و خودکنترلي بين دانش آموزان گروههاي مداخله و شاهد وجود دارد. همچنين ارتباط معنيداري بين بهره گيري از مداخلة آموزشي و امتناع از سوءمصرف مواد بين گروه مداخله 0% و گروه شاهد 3/6% با سطح معني داري مشاهده گرديد. اين مطالعه اهداف طراحي راه کار مؤثر در پيشگيري از سوءمصرف مواد مخدر و با بهرهگيري از عامل خودکنترلي برگرفته شده از تئوري عمومي جرم و تئوري شناخت اجتماعی نتايج اثربخشي به دنبال داشته که ميتواند در طراحي و اجراي آموزش پيشگيري از سوءمصرف مواد به خصوص در مواردي نقش بسيار مؤثري داشته باشد.
نتايج به دست آمده در اين مطالعه نشان داد که کاربرد پيامهاي هشداردهنده به همراه افزايش قابليت هاي فردي و خودکنترلي در دانش آموزان ميتواند موجب ايمن سازي رواني- اجتماعي در دانش آموزان گردد. ارزيابي متغيرهاي مدل EPPM و خودکنترلي نشان ميدهد که باورهاي دانش آموزان در زمينه اثرات زيانبار مواد مخدر يا شدت درک شدة بسيار قوي ميباشد که بيانگر ترس قوي دانش آموزان از عوارض سوءمصرف مواد مخدر ميباشد.
نتايج اين مطالعه نشان ميدهد که علیرغم شدت درک شدة قوي از عوارض سوءمصرف مواد مخدر به علت آسيب پذيري درک شدة بسيار ضعيف دانش آموزان احساس ترس قوي در برابر مواد مخدر ندارند و ميانگين نمرة تهديد درک شدة 09/4 بيانگر قرار گرفتن دانش آموزان در شرايط خنثي ميباشد و بر اساس اين ميانگين به دست آمده دانش آموزان قبل از مداخله آموزشي احساس خطر و ترس از سوءمصرف مواد مخدر نداشتند که خود ميتواند به عنوان يک مانع براي احساس نياز به بهرهمند شدن از برنامه هاي پيشگيري از سوءمصرف مواد مخدر باشد. باورهاي مرتبط با خود کارآمدي درک شده نقش بسيار مهمي در اتخاذ روشهاي مقابله با مواد مخدر دارد. جوانان با خود کارآمدي زياد، کمتر در برابر مواد مخدر آسيب پذير خواهند بود. گرچه نمرة خودکارآمدي دانش آموزان در اين مطالعه قابل قبول بود، اما نمرة اثربخشي درک شده در حد متوسط قرار داشت (81/4 از 7) که به نظر ميرسد به علت فقدان برنامه هاي آموزش مهارتهاي مقاومت در برابر مواد مخدر و عدم بهره گيري دانش آموزان از اين مهارتها باشد و ارائة برنامه هاي آموزشي گذرا و بدون مداخلات آموزشي کارآمد موجب کاهش اثربخشي درک شده ميان دانش آموزان شده است.
ميانگين نمرة خودکنترلی (6/4 از 7) نشان ميدهد که مهارتهاي خودکنترلي در دانش آموزان پایين بوده و احتمال اتخاذ رفتار خطرناک و آسيب زننده کم نميباشد. يافته هاي آزمون همبستگي نشان ميدهد که عامل خودکنترلي با اثربخشي درک شده و خودکارآمدي درک شده به عنوان دو متغير مدل EPPM همبستگي مستقيم دارد. بر اساس نتايج اين مطالعه همبستگي معني دار نمرة قصد رفتاري با شدت درک شده حساسيت درک شده، خودکارآمدي درک شده، نگرش و خودکنترلي نشانگر تأثير قصد رفتاري به عنوان پيشگيري کنندة قوي براي امتناع از مصرف و يا تمايل به مصرف ميباشد.
انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی آبی دشوار بینی تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس:
تغییر نوع موس:
تغییر رنگ ها:
رنگ اصلی:
رنگ دوم:
رنگ سوم: