عنوان طرح:
بررسي اثربخشي اجتماع درمان مدار(TC) بر ارتقاء سلامت روان، افزايش مهارت زندگي و پيشگيري از عود سوءمصرفكنندگان مواد
مسيب يارمحمدي واصل
1387
مقدمه
غالباً مبتلايان به مواد دچار يک سلسله اختلالات رواني ميگردند که زمينه هايي را براي ارتکاب انواع جرائم فراهم مي اورد. بنابراين شناخت و درمان خصوصيات رواني و شخصيتي معتادان از اهميت زيادي برخوردار بوده و نيازمند کار جدي محققان در اين زمينه ميباشد. مصرف مداوم مواد مخدر ابتلاء به بيماريهاي جسماني و رواني را به همراه دارد، برخي از تحقيقات نشان دادهاند که اعتياد برخي از افراد معتاد در نتيجه عدم يادگيري مهارتهاي زندگي اجتماعي و ضعفهاي شخصيتي است. فردي که به اندازة کافي براي مقابله با مشکلات مجهز نشده، مستعد پناه بردن به اعتياد است و براي رهايي از تشويش به مواد رو ميآورد. در اعتياد غالباً خصايص اختلالات شخصيتي و رواني مختلفي ديده میشود. معتادان شواهدي از ويژگيهاي شخصيتي ضداجتماعي، افسردگي، اضطراب، افکار بدبينانه و غيرمنطقي، هيجان پذيري، گوشه گيري، بي قراري، شخصيت وابسته را نشان داده اند.
برخي از سوءمصرف كنندگان مواد كه براي درمان به اجتماع درمانمدار[1] (TC) ميآيند، علاوه بر اعتياد، آشفتگيهاي روان شناختي مختلف از جمله افسردگي، اضطراب، رفتارهاي ضداجتماعي، بدبيني، در خود فرو رفتگي، انزوا و خود بيمار انگاري دارند. مشكلات آنها و فقدان محيط حمايت كننده مانع تغييرات مثبت در سبك زندگي آنها ميشود. در نتيجه آنها فاقد انگيزه هستند و از نظر روانشناختي آمادگي ندارند كه از خدمات اجتماعي، پزشكي و رواني استفاده نمايند. در ديدگاه TC گام اول در آماده سازي آنها براي تغيير، پيوستن به اجتماع و دنياي بيرون است. پرهيز از مواد، اجتماعي شدن، پذيرش مسؤوليتهاي اجتماعي و شخصي بايد قبل از آموزش مهارتهاي آموزشي و حرفهاي صورت گيرد.
يکي از مشکلات مهم روانپزشکان و رواندرمانگران در رابطه با بيماران سوءمصرف كنندة مواد بازگشت مجدد اين بيماري پس از درمانهاي ظاهراً موفقيت آميز است و بنا بر تحقيقات موجود اختلال سوءمصرف مواد اگر چه با شيوههاي مختلف قابل درمان است، داراي پيش آگهي نامطلوبي است. حداقل نيمي از افرادِ درمان شده تا 6 ماه بعد از درمان دوباره به اين بيماري مبتلا ميشوند و اين ميزان براي يك سال پس از درمان 75 درصد است.
بنابراين براي درمان اختلال سوءمصرف مواد به درمانهايي با اثربخشي بالا و ميزان عود پايين نيازمنديم. اجتماع درمان مدار يك برنامه ساختار يافته و نظارتي قوي است كه براي درمان مسائل رفتاري، هيجاني، نگرش، خانوادگي مصرف كنندگان مواد طراحي شده است. برنامة اجتماع درمان مدار براي ياري رساندن و حمايت در جهت بهبودي معتاداني است كه استعداد بازگشت به مصرف مواد را دارند. رويكرد اجتماع درمان مدار رويكرد اجتماعي است كه از طريق بوجود آوردن تغييرات كلي در شيوة زندگي فرد معتاد به وي امكان طي طريق بهبودي را ميدهد.
درمان در TC اساساً يك فرآيند مبتني بر يادگيري اجتماعي است، چون در مراجعان به گونهاي ناپختگي رواني و ناكارآمدي اجتماعي وجود دارد. بنابراين بهترين شيوة برخورد با اين مشكلات فراهم آوردن محيط درماني است كه به افزايش اين مهارتها و شايستگي هاي فردي كمك كند. تحقيقات انجام يافته نشان ميدهد TC اثربخشي بالايي در درمان اعتياد و برگشت آن دارد.
مصرف مواد مخدر پديدهاي پيچيده و چند وجهي است كه از عوامل متعددي جسمي، رواني، اجتماعي، معنوي و فرهنگي تأثير ميپذيرد، كاربرد هر برنامة درماني كه بر اين ابعاد تأكيد كند ميتواند، اثر بخش باشد. چونTC يك پروتكل درماني است كه بر اساس مفاهيم و درمان يادگيري اجتماعي، شناختي، رفتاري، گشتالت، انسانگرايي، روان كاوي رشد يافته است، لذا ميتواند تغييرات چند بُعدي در افراد سوءمصرف كنندة مواد ايجاد نمايد.
TC شامل دو تيم درمان و پژوهش ميباشد كه تيم درمان مركز شامل روانپزشك، روانشناس، مددكار، تكنسين آزمايشگاه، مربي ورزش و كار درمانگر است که وظيفة طرح ريزي و هدايت درمان را به عهده دارند. تيم پژوهش مركز شامل روانپزشك، جامعه شناس، روان شناس و مددكار است و وظيفه ارزيابي فرآيند درمان و انجام تحقيقات و پژوهشها را به عهده دارد.
اجتماع درمان مدار يك برنامة اقامتي است كه طول مدت آن از 30 روز تا 3 سال متغير ميباشد كه در آن افراد در كنار يكديگر مكانيسمهاي مقابلهاي بدون مواد را در خود رشد ميدهند. يك فرد از طريق كسب تجارب موفقيت آميز از زندگي كردن در اجتماعي كوچك براي ورود به دنياي بيرون آماده ميشود.
اجتماع درمان مدار مانند هر برنامة ديگری براي تداوم و تغيير نياز به پژوهش دارد. با توجه به اين كه هدف كلي در TC تغيير در سبك زندگي معتادان است بنابراين مشخص كردن اين مسأله كه آيا پذيرش شدگان به تغييرات مطلوب رسيدهاند يا نه، اهميت دارد. اجتماع درمان مدار براي درمان مسائل رفتاري، هيجاني و افزايش مهارتهاي اجتماعي و زندگي، توانايي حل مسأله تغيير افكار و علائق، افزايش عزت نفس، اعتماد به نفس، افزايش سلامت روان و خودكنترلي مصرف كنندگان مواد طراحي شده است. از آن جا كه اولين TC سال 1379 در اصفهان تأسيس شد و تا سال 1385 حدود 27 مركز TC راه اندازي شد که مجموع آنها بالغ بر 2700 متقاضي را پذيرش کرده اند. با توجه به مراجعه 25 نفر در هر ماه و با در نظر گرفتن مقدماتي که جهت آغاز معالجه با اين روش مورد نياز است، ميتوان نتيجه گرفت که به طور متوسط در هر فصل 25 نفر در هر يک از اين مراکز پذيرش ميشوند. در طول سالهاي گذشته با وجود تأسيس اين مراكز در كل كشور هيچگاه كارآيي آنها، مورد بررسي قرار نگرفته است، بنابراين اين پژوهش در نظر دارد به بررسي ميزان اثربخشي آن بر بهبود اختلال سوءمصرف مواد، سلامت روان و پيشگيري از عود بپردازد.
اهداف پژوهش
هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي ميزان اثربخشي اجتماع درمان مدار (TC) بر ارتقاء سلامت روان، افزايش مهارت زندگي و پيشگيري از عود معتادان ميباشد.
روش پژوهش
روش تحقيق اين پژوهش طرح نيمه آزمايشي[2] پيشآزمون ـ پسآزمون است. جامعة آماري پژوهش کلية افراد سوءمصرف كننده مواد مراکز اجتماع درمان مدار (TC) کشور از شش ماهة دوم سال 84 تا شش ماهة دوم سال 86 بود. نمونة مورد بررسي به تعداد 798 نفر بود كه با استفاده از روش نمونه گيري خوشهاي تصادفي طي دو مرحله انجام شد. مرحلة اول: « انتخاب مراکز TC» از کل مراکز TC کشور با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده جمعاً 14 مرکز TC (تهران، همدان، بجنورد، مشهد، اصفهان، شيراز، قم، بروجرد، اهواز، آبادان، كرمان، يزد، خمين و هرمزگان) انتخاب شد. مرحلة دوم: «انتخاب آزمودنيها» بعد از انتخاب مراکز TC آزمودنيهاي پژوهش به طور تصادفي ساده انتخاب شدند.
اطلاعات و دادههاي لازم به وسيله پرسشنامههاي آزمون مهارتهاي زندگي[3] به دست آمد؛ با توجه به طرح تحقيق ابتدا مرور گستردهاي بر منابع و تحقيقات پيشين در زمينه مهارتهاي زندگي و منابع مربوط به آن انجام شد سپس پرسشنامة مهارتهاي زندگي با توجه به تعاريف اين سازه، فهرستها، طبقه بنديها و پرسشنامه هاي موجود و پژوهشهاي پيشين طراحي شد. در مرحلة اول ابعاد مهارتهاي زندگي (مهارت حل مسأله / تصميم گيري، مديريت احساسات وهيجانات، مهارت ارتباطي، مهارت خود مراقبتي، مهارت ابراز وجود و مهارت خود آگاهي) مشخص و تعريف شدند. در مرحلة دوم پس از تعريف ابعاد، اقدام به تهيه و طراحي سؤالات و عبارتهايي شد که بتوانند جوانب مختلف هر بُعد را به دقت مورد ارزيابي قرار دهند. سؤالات پس از بررسي و ويرايش، به منظور تعيين اعتبار صوري و محتوا در اختيار شش نفر از اساتيد دانشگاه و صاحب نظران قرار گرفت. پس از دريافت نظرات و پيشنهادات اصلاحي، سؤالاتي که نقص داشتند مورد اصلاح و ارزيابي قرار گرفتند و سؤالات نامناسب حذف و سؤالات ديگري جايگزين آنها شدند.
در اين پژوهش به منظور بررسي روايي همگرا از سه پرسشنامة مهارتهاي اجتماعي، ابراز وجود و هوش اجتماعي به عنوان متغير ملاک استفاده گرديد و ضريب همبستگي آنها با آزمون مهارتهاي زندگي محاسبه گرديد. ضريب همبستگي بين آزمون مهارتهاي زندگي با آزمون مهارتهاي اجتماعي50/0 = r و 001/0 = p، با آزمون مهارت ابراز وجود گمبريل و ريجي 37/0 = r و 002/0 = p، با آزمون هوش هيجاني سيبرياشرينگ 26/0 = r و 001/0 = p به دست آمد كه ميزان همبستگي بين نمرات آزمودنيها در دو آزمون فوق از لحاظ آماري معنيدار بود، لذا ميتوان گفت آزمون مهارتهاي زندگي از روايي سازه کافي برخوردار است. پايايي آزمون مهارتهاي زندگي (92/0) و خرده مقياسهاي آن، مهارت حل مسأله / تصميم گيري (93/0)، مديريت احساسات وهيجانات (90/0)، مهارت ارتباطي (89/0)، مهارت خود مراقبتي (91/0)، مهارت ابراز وجود (87/0) و مهارت خود آگاهي (90/0) بود.
بحث و نتيجه گيري
سن شروع مصرف مواد: در پژوهش حاضر بيشترين سن شروع مصرف مواد نخست مربوط به گروه سني (20-15) سپس گروه سني (25-21) است. بنابراين (91/70) درصد معتادان به طور ميانگين مصرف مواد را بين سنين 11 تا 20 سالگي آغاز كردهاند و ميانگين سن شروع مصرف مواد توسط مراجعان 03/20 سال بود.
سن شروع اعتياد در ايران 16 تا 20 سالگي برآورده شده است. اما سن در معرض خطر 18 تا 25 سالگي ميباشد (صرامي، 1378). يافته هاي اين پژوهش نيز نشان داد که در مقايسه با سالهاي گذشته ميانگين سني افراد معتاد کاهش يافته و افزايش سن شروع جمعيت معتادان TCدر ردههاي سني 15 تا 25 سال (91/70 درصد) مؤيد همين نکته بود. علت کاهش ميانگين سني جمعيت معتادان و افزايش شيوع اعتياد در گروههاي سني جوانتر جامعه حاکي از ضعف اقدامات پيشگيرانه در طول سالهاي گذشته بي توجهي به عوامل مرتبط با شروع مصرف و مسير حركت آن است.
رويكرد TC و سلامت روان: نتايج تحليل دادههاي به دست آمده از آزمون فرضيه «رويكرد TC در افزايش سلامت رواني افراد مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد مؤثر است» حاکي است که t محاسبه شده سلامت رواني (73/12) در سطح خطاي 01/0 معنيدار است. بنابراين ميتوان گفت بين پيش آزمون و پس آزمون نمرات شكايت جسماني، وسواس- اجبار، حساسيت در روابط متقابل، افسردگي، اضطراب، پرخاشگري، ترس مرضي، افكار پارانوئيد، روانپريشي و ساير علائم مرضي مراجعان تفاوت معني داري وجود دارد. بنابراين رويكرد TC در افزايش سلامت رواني افراد مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد مؤثر بوده است. اين يافته ها در مورد تأثير رويكرد TC در افزايش سلامت رواني افراد مبتلا به اختلال سوءمصرف با يافته هاي پژوهشهاي زير همخوان و هماهنگ است.
برنامه هاي TC آسيبهاي روان شناختي مراجعان، اختلالات افسردگي، اضطراب تبديلي، خود بيمار انگاري، اضطراب، علائم سايكوتيك، رفتارهاي ضداجتماعي، پرخاشگري و اختلال سوءمصرف مواد را به طور مؤثرتري بهبود بخشيد.
مطالعات متعددي بر اثربخشي مداخلات TC بر سوءمصرف تأكيد داشته اند كه نتايج به دست آمده در اين مطالعه را تأييد مي كنند. بنابراين TC يك رويكرد منحصر به فرد روان شناختي و اجتماعي براي درمان سوءمصرف مواد، اختلالات همراه افزايش سلامت روان معتادان است. TC ميتواند به افراد با انواع اختلالات روان شناختي خدمات درماني ارائه كند. TC يك رويكرد براي تغيير سبك زندگي، توان بخشي و توان افزايي است. 30 سال ارزيابي TC اثربخشي آن را اثبات و مستند ميكند و اين پژوهشها نشان ميدهد كه فرآيند درماني TCميزان جرم و جنايت را كاهش ميدهد، وضعيت روان شناختي مراجعان را بهبود ميبخشد. ميتوان گفت بين پيش آزمون و پس آزمون نمرات مهارت حل مسأله، مهارت ارتباطي، خود آگاهي، مديريت هيجان، مهارت ابراز وجود، خود مراقبتي مراجعان تفاوت معني داري وجود دارد. بنابراين رويكرد TC بر ارتقاي مهارتهاي زندگي (مهارت حل مسأله، ارتباطي، خودآگاهي، مديريت هيجآنها، ابراز وجود، خود مراقبتي) افراد مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد مؤثر بوده است.
در سالهاي اخير TC به طور وسيع باعث كاهش مصرف مواد و رفتارهاي جنايي و افزايش مهارتهاي اجتماعي و اشتغال مقيمان شده است. مطالعات نشان داد TC ميتواند خود آگاهي، تعهد نسبت به خويشتن داري، توانايي حل مسأله و پرهيز سوءمصرف كنندگان مواد را افزايش دهد. فرآيند درمان TC بر مهارتهاي زندگي، انگيزش، كفايت، افكار، احساسات، رفتار، مثبت نگري، توانايي مشاوره، احساس امنيت، كفايت خود، مهارتهاي رواني– اجتماعي (مديريت هيجانات) و نتايج پيگيري تأثير مثبت داشته است. بنابراين اين يافته ها در مورد تأثير رويكرد TC بر ارتقاي مهارتهاي زندگي افراد مبتلا به اختلال سوءمصرف با يافته هاي اين پژوهش همخوان و هماهنگ است.
رويكرد TC و پيشگيري از عود: نتايج تحليل دادههاي به دست آمده از آزمون فرضيه «رويكرد TC بر پيشگيري از عود افراد مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد مؤثر است» حاکي است که درصد فارغ التحصيلان TC02/49 درصد، افراد در حال بهبودي 08/55 درصد، افراد عود كرده 92/44 درصد. درصد افراد در حال بهبودي به تفكيك مراكز TC ؛ كرمان 66/66، اهواز 3 /65، همدان 70/61، بروجرد 71/60، يزد 84/54، تهران 33/53، مشهد 16/45، بجنورد 44/44، اصفهان 58/43.
انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی آبی دشوار بینی تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس:
تغییر نوع موس:
تغییر رنگ ها:
رنگ اصلی:
رنگ دوم:
رنگ سوم: